شاکی به شر دادخواست تقدیمی اعلام داشته است، در ماده ۶ آییننامه مورد شکایت آمده است، «هرگاه پیمانکار اصلی اجرای قسمتهای مختلف عملیات ساختمانی را به پیمانکاران دیگر محول نماید، هر پیمانکار جزء در محدوده پیمان خود مسئول اجرای مقررات این آیین نامه بوده و پیمانکار اصلی مسئول نظارت و ایجاد هماهنگی بین آنها خواهد بود» در ماده ۳ قانون کار، کارفرما تعریف و در مواد ۹۱ و۹۵ آن قانون وظایفی به عهده وی قرار داده شده است و در ماده ۱۳ قانون مذکور مقاطعه دهنده مکلف شده است.
که قرارداد خود را با مقاطعه کار به نحوی منعقد نماید که در آن مقاطعه کار متعهدگردد که تمامی مقررات قانون کار را در مورد کارکنان خود اعمال نماید. پیمانکاراصلی در مورد حوادث اتفاق افتاده در کارگاه نبایدهیچگونه مسئولیتی داشته باشد. درحالی که طبق قسمت اخیر ماده ۶ آییننامه یادشده، پیمانکار اصلی مسئول نظارت وایجاد هماهنگی بین پیمانکاران جزء میباشد و اگر حادثهای صورت گیرد بنابر آن پیمانکاراصلی نیز به نسبتی مسئول و مقصر خواهد بود، در حالی که پیمانکار اصلی هیچ دخالت عملی در کارگاه ندارد. بنابراین ماده ۶ آییننامه یاد شده با مواد ذکر شده از قانون کار مغایر بوده و ابطال آن مورد تقاضا است.
لذا لازم است اولاً هر پیمانکارجزء در محدوده پیمان خود مسئول اجرای مفاد مقررات آییننامه حفاظتی کارگاههای ساختمانی و یا به عبارتی اجرای مقررات ایمنی و حفاظت کار باشد. بدیهی است نظارت وایجاد هماهنگی بین پیمانکاران متعدد با پیمانکار اصلی و یا صاحب کار ساختمانی یاد شده است که باید درنهایت رعایت اصول حفاظت فنی و ایمنی را در محیط کار فراهم نماید. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث وبـررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رأی مینماید.
آیین نامه کارگاه ساختمانی
رأی هیأت عمومی
با توجه به تنوع و تعدد ماهیت امور عملیات ساختمانی و تمایز خصوصیات قسمتهای مختلف آنها با یکدیگرتفویض قسمتهائی که عملیات ساختمانی از طرف پیمانکار اصلی به پیمانکار جزئی در صورت فقدان شرط مخالف و یا مغایر با نص قانون، منع قانونی ندارد.
مضافاً این که حکم مقرر در ماده ۱۳ قانون کار مفید اختصاص مسئولیتهای مندرج در آن ماده به پیمانکار اصلی نیست. بنابراین مفاد ماده ۶ آییننامه مورد اعتراض مغایرتی با قانون ندارد و خارج از حدود اختیارات قانونی مربوط نیز نمیباشد.
فصل اول – هدف، دامنه شمول و تعاريف
الف – هدف:
هدف از تدوين اين آييننامه پيشگيري از حوادث منجر بهصدمات و خساراتجانيو مالي در عمليات ساختماني و تامين ايمني و حفاظت نيروي انساني شاغل در كارگاه هايساختماني است.
ب – دامنه شمول
مقررات اين آيين نامه به استناد ماده ۸۵ قانون كار جمهوري اسلامي ايران تدوين و در مورد كليه كارگاههاي ساختماني لازم الاجرا است.
ج – تعريف صاحب كار در كارگاه ساختماني
صاحب كار شخصي است حقيقي يا حقوقي كه مالك يا قائم مقام قانوني مالك كارگاه ساختماني بوده وانجام يك يا چند نوع از عمليات ساختماني را به يك يا چند پيمانكار محول مينمايد و يا خود راساً يك ياتعدادي كارگر را در كارگاه ساختماني متعلق به خود برطبق مقررات قانون كار بكاري گمارد كه در حالت دوم كارفرما محسوب ميگردد.
د – تعريف كارفرما در كارگاه ساختماني
كارفرما در كارگاه ساختماني شخصي است حقيقي يا حقوقي كه يك يا تعدادي كارگر را در كارگاه ساختماني برطبق مقررات قانون كار و به حساب خود بكار ميگمارد اعم از اينكه پيمانكار اصلي، پيمانكار جزء و يا صاحب كار باشد.
هـ – تعريف مهندس ناظر
مهندس ناظر شخصي است حقيقي يا حقوقي كه برطبق قانون نظام مهندسي و كنترل ساختمان داراي پروانه اشتغال به كارمهندسي از وزارت مسكن و شهرسازي است و در حدود صلاحيتخود، مسئوليت نظارت برتمام يا قسمتي ازعمليات ساختماني رابرعهده ميگيرد.
و – تعريف حادثه ناشي از كار
حادثه ناشي از كار به استناد ماده ۶۰ قانون تامين اجتماعي حادثهاي است كه در حين انجام وظيفه و به سبب آن براي كارگراتفاق ميافتد و موجب صدماتي برجسم و روان وي ميگردد. حوادثي كه براي كارگردر حين اقدام به منظور نجات ساير افرادحادثه ديده در كارگاه و مساعدت به آنان روي ميدهد نيز حادثه ناشي از كار محسوب ميگردد.
ز – تعريف شخص ذيصلاح
شخص ذيصلاح از لحاظ اين آيين نامه شخصي است كه داراي پروانه اشتغال به كار مهندسي يا كارداني از وزارت مسكن وشهرسازي و يا پروانه مهارت فني از سازمان آموزش فني و حرفهاي وزارت كار و امور اجتماعي در رشته مربوطه باشد.
فصل دوم – مقررات كلي
ماده ۱
قبل از شروع عمليات ساختماني بايد پروانهها و مجوزهاي لازم توسط مالكان و صاحبان كار از مراجع ذيربط قانوني اخذ گردد.
ماده ۲
قبل از شرع عمليات ساختماني مربوط به تاسيس كارگاههاي جديد يا توسعه كارگاههاي موجود، بايد طبق ماده ۸۷ قانون كار،نقشههاي ساختماني و طرحهاي مورد نظر از لحاظ پيش بيني در امر حفاظت فني و بهداشت كاربراي اظهار نظر و تاييد به واحدكار و امور اجتماعي محل ارايه گردد.
ماده ۳
مسئوليت اجراي مقررات اين آيين نامه براساس مواد ۹۱ و ۹۵ قانون كار برعهده كارفرماست.
ماده ۴
هرگاه صاحب كار اجراي كليه عمليات ساختماني از ابتدا تا پايان كار را كلاً به يك پيمانكار محول نمايد،پيمانكار مسئول اجراي مقررات اين آيين نامه در كارگاه خواهد بود.
ماده ۵
هرگاه صاحب كار اجراي قسمتهاي مختلف عمليات ساختماني خود را به پيمانكاران مختلف محول نمايد،هر پيمانكار در محدوده پيمان خود، مسئول اجراي مقررات اين آيين نامه خواهد بود و پيمانكاراني كه به طور همزمان در يك كارگاه ساختماني مشغول فعاليت هستند، بايد در اجراي مقررات مذكور با يكديگر همكاري نمايند و صاحب كار مسئول ايجاد هماهنگي بين آنها خواهد بود.
ماده ۶
هرگاه پيمانكار اصلي اجراي قسمتهاي مختلف عمليات ساختماني را به پيمانكار يا پيمانكاران ديگر محول نمايد، هر پيمانكار جزءدر محدوده پيمان خود مسئول اجراي مقرات اين آيين نامه بوده و پيمانكار اصلي مسئول نظارت و ايجاد هماهنگي بين آنها خواهد بود.
ماده ۷
هرگاه مهندسان ناظر در ارتباط با نحوه اجراي عمليات ساختماني ايراداتي مشاهده نمايند كه احتمال خطر وقوع حادثه را دربرداشته باشد، بايد فوراً مراتب را همراه با راهنماييها و دستورالعملهاي لازم، كتباً به كارفرما يا كارفرمايان مربوطه اطلاع داده ورونوشت آن را به واحد كار و امور اجتماعي محل و مرجع صدورپروانه ساختمان تسليم نمايند. كارفرما موظف است فوراً كار را درتمام يا قسمتي از كارگاه كه مورد ايراد واعلام خطر واقع شده متوقف و كارگران را از محل خطر دور و اقدامات مقتضي در موردرفع خطر بعمل آورد.
ماده ۸
كارفرما بايد وقوع هرگونه حادثه ناشي از كار منجر به فوت يا نقص عضو را كتباً و در اسرع وقت و قبل ازآنكه علايم و آثار حادثه ازبين رفته باشد، به واحد كار و امور اجتماعي محل اطلاع دهد.
ماده ۹
كارفرما بايد وقوع هرگونه حادثه ناشي از كار را ظرف مدت سه روز اداري به شعبه سازمان تامين اجتماعي محل اطلاع دهد ونسبت به تكميل و ارايه فرم ويژه گزارش حادثه اقدام نمايد.
ماده ۱۰
كارگاه ساختماني بايد به طور مطمئن و ايمن محصور و از ورود افراد متفرقه و غيرمسئول به داخل آن جلوگيري بعمل آيد. همچنين نصب تابلوها و علايم هشدارنده كه در شب و روز قابل رويت باشد، در اطراف كارگاه ساختماني ضروري است.
ماده ۱۱
قرار دادن و انبار كردن وسايل كار، مصالح ساختماني و نخالههاي ساختماني در معابر عمومي مجاز نيست و چنانچه انجام اين امربراي مدت موقت و محدود اجتنابناپذير باشد، بايد با شرايط زير اقدام گردد.
الف – مجوز لازم از مرجع صدور پروانه ساختمان و ساير مراجع ذيربط و مسئول اخذ گردد.
ب – نحوه قرار دادن، چيدن يا ريختن اين وسايل و مصالح و انتخاب مكان آن به ترتيبي باشد كه حوادث براي عابران و وسايل نقليه بوجود نياورد و در اطراف آن نردههاي متحرك و وسايل كنترل مسير و همچنين تابلوها و علايم هشدار دهنده كه در شب و روز از فاصله مناسب قابل رويت باشد، نصب گردد.
ماده ۱۲
براي جلوگيري از سقوط مصالح ساختماني و ابزار كار بر روي كارگران و افرادي كه در محوطه كارگاه ساختماني از مجاوزساختمان دردست تخريب، احداث و يا تعمير و بازسازي عبور مينمايند، بايد يك سرپوش حفاظتي با عرض و استحكام كافي ازشبكه فلزي يا از جنس الوار چوبي با شرايط زير در ديواره اطراف ساختمان نصب گردد.
الف – سرپوش حفاظتي بايد با توجه به ارتفاع و وضعيت ساختمان چنان طراحي و ساخته شود كه در اثر ريزش مصالح و ابزار كاربر روي آن هيچگونه خطري متوجه افرادي كه از زير آن عبور مينمايند، نگردد.
ب – زاويه سرپوش حفاظتي را نسبت به سطح افقي ميتوان بين ۳۰ تا ۴۵ درجه به سوي ساختمان اختيار نمود.
ماده ۱۳
احداث راهرو سرپوشيده موقتي در امتداد معبر عمومي مجاور كارگاه ساختماني در موارد زير ضروري است:
الف – چنانچه فاصله ساختمان دردست تخريب از معبر عمومي كمتر از ۴۰ درصد ارتفاع اوليه آن باشد.
ب – در صورتي كه فاصله ساختمان دردست احداث يا تعمير و بازسازي كمتر از ۲۵ درصد ارتفاع نهايي آن باشد.
ج – در مواردي كه فاصله ساختمان دردست تخريب، احداث يا تعمير و بازسازي از معابر عمومي بيش از حد نصابهاي مقرر دربندهاي الف و ب باشد، اما با توجه به شرايط و مقتضيات خاص، به نظر بازرس كار يامرجع صدور پروانه ساختمان يا مهندس ناظرراهرو سرپوشيده موقتي ضروري تشخيص داده شود.
ماده ۱۴
راهروهاي سرپوشيده موضوع ماده ۱۳ بايد داراي شرايط زير باشند:
الف – ارتفاع راهرو سرپوشيده نبايد كمتر از ۵/۲ متر و عرض آن نيز نبايد كمتر از ۵/۱ متر و يا عرض پياده روي موجود باشد.
ب– راهرو بايد فاقد هرگونه مانع بوده و داراي روشنايي لازم طبيعي يا مصنوعي دائميباشد.
ج – سقف راهرو بايد توانايي تحمل حداقل ۷۰۰ كيلوگرم بر مترمربع فشار را داشته باشد. به علاوه ساير قسمتهاي آن نيز بايدتحمل بار مربوط و فشار مذكور را داشته باشد.
د – سقفراهرو بايد از الوار به ضخامت حداقل ۵سانتيمتر ساختهشده و الوارها طوري در كنار هم قرارگرفتهباشند كه از ريزش مصالح ساختماني به داخل راهرو جلوگيري بعمل آيد.
هـ – اطراف بيروني سقف راهرو بايد به وسيله ديواره شيب داري از چوب يا شبكه فلزي مقاوم محصور باشد. زاويه اين حفاظ را نسبت به سقف ميتوان بين ۳۰ تا ۴۵ درجه به طرف خارج اختيار نمود.
و – در صورتي كه راهرو داراي درهاي جانبي براي ورود و خروج مصالح و نخالههاي ساختماني و غيره باشد، اين درها بايد همواره بسته باشند، مگر در موارد مذكور كه بايد مراقبت كافي بعمل آيد.
ماده ۱۵
كليه پرتگاهها و دهانههاي باز در قسمتهاي مختلف كارگاه ساختماني و محوطه آن كه احتمال خطر سقوط افراد را در بردارند،بايد تا زمان محصور شدن يا پوشيدن شدن نهايي و يا نصب حفاظها، پوششها ونردههاي دائم و اصلي، به وسيله نردهها ياپوششهاي موقت به طور محكم و مناسب حفاظت گردند.
الف – در مورد دهانههاي باز با ابعاد كمتر از ۴۵ سانتيمتر، تخته يا الوارهاي چوبي با قطر حداقل سانتيمتر.
ب – در مورد دهانههاي باز با ابعاد بيشتر از ۴۵ سانتيمتر، تخته يا الوارهاي چوبي با قطر حداقل ۵سانتيمتر.
ماده ۱۸
در مواردي كه احتمال سقوط و ريزش مصالح و ابزار كار از روي جايگاهها و سكوهاي كار يا لبه پرتگاهها ودهانههاي باز وجودداشته باشد،بايد نسبت به نصب پاخورهاي چوبي به ضخامت حداقل ۵/۲ سانتيمتر وارتفاع ۱۵ سانتيمتر اقدام شود.
ماده ۱۹
چنانچه قبل از زدن سقفهاي دائم، نياز به ايجاد سكوي كار در محل باشد، بايد از الوارهايي با ضخامت ۵ وعرض ۲۵ سانتيمتر كه در كنار هم محكم به يكديگر بسته و متصل شده باشند، استفاده شود.
ماده ۲۰
براي جلوگيري از خطر برق گرفتگي و كاهش اثرات زيان آور ميدانهاي الكترومغناطيسي ناشي از خطوط برق فشار قوي، بايدمقررات مربوط به حريم خطوط انتقال و توزيع نيروي برق، در كليه عمليات ساختماني و نيز در تعيين محل احداث بناها و تاسيسات،رعايت گردد.
ماده ۲۱
قبل از شروع عمليات ساختماني در مجاورت خطوط هوايي برق فشار ضعيف، بايد مراتب به اطلاع مسئولان و مراجع ذيربط رسانده شود تا اقدامات احتياطي لازم از قبيل قطع جريان، تغيير موقت يا دائم مسير يا روكش كردن خطوط مجاور ساختمان با مواد مناسب از قبيل لولههاي پلي اتيلن يا شيلنگهاي لاستيكي و غيره انجام شود.
ماده ۲۲
كليه هاديها، خطوط و تاسيسات برقي در محوطه و حريم عمليات ساختماني بايد برقدار فرض شود، مگرآنكه خلاف آن ثابت گردد.
ماده ۲۳
كليه كارگران كارگاههاي ساختماني بايد مجهز به كلاه و كفش ايمني باشند. همچنين در صورتي كه شرايط و نوع كار اقتضاء نمايد، ساير وسايل حفاظت فردي از قبيل دستكش حفاظتي، عينك و نقاب حفاظتي، ماسك تنفسي حفاظتي، چكمه و نيم چكمه لاستيكي، كمربند ايمني، طناب مهار و طناب نجات مطلق ضوابط آيين نامه وسايل حفاظت انفرادي بايد در اختيار كارگران قرار داده شود.
فصل سوم – ماشين آلات و تجهيزات ساختماني
ماده ۲۴
كليه رانندگان يا اپراتورهاي ماشين آلات و تجهيزات ساختماني بايد آموزشهاي لازم در مورد نحوه كار بااين وسايل را طبق قوانين و مقررات مربوطه فرار گرفته و داراي پروانه مهارت فني يا گواهي نامه ويژه ازمراجع ذيربط باشند.
ماده ۲۵
بكار بردن ماشين آلات و تجهيزات ساختماني در نزديكي خطوط انتقال نيروي برق بايد با رعايت مواد ۲۰ و۲۱ صورت گيرد.
ماده ۲۶
قسمتهاي مختلف دستگاهها و وسايل بالابر بايد طبق برنامه ذيل مورد بازديدهاي دورهاي يا معاينه فني و آزمايش قرار گيرند.
الف – بازديد روزانه كليه لوازم بستن و بلند كردن بار از قبيل قلابها، اتصالات، كابلها، زنجيرهها و غيره، از نظر فرسودگي،شكستگي و هر نوع عيوب ظاهري ديگر، توسط اپراتور و مسئول دستگاه.
ب – بازديد فني كليه قسمتهاي دستگاه، هفتهاي يك بار، توسط شخص متخصص يا مسئول فني دستگاه و ارايه گزارش به سرپرست مربوطه.
ج – معاينه فني و آزمايش كليه قسمتهاي دستگاه توسط اشخاص متخصص و صدور گواهينامه اجازه كار هر سه ماه يك بار و همچنين قبل از استفاده براي اولين بار و يا پس از هرگونه جابجايي و نصب درمحل جديد.
ماده ۲۷
كليه تعميرات اساسي و تعويض قطعات و لوازم اصلي كه بر روي دستگاه بالابر انجام ميشود، بايد دردفتر ويژهاي ثبت و توسط متخصص مربوطه امضاء گردد. اين دفتر همراه با گواهينامههاي اجازه كارموضوع بند ج ماده ۲۶،بايد نزد مالك و كارفرماي دستگاه نگاهداري و در هنگام لزوم ارايه گردد.
ماده ۲۸
كليه قسمتهاي تشكيل دهنده دستگاهها و وسايل بالابر و اجزاء آنها بايد با رعايت اصول و قواعد فني و طبق استانداردها وضرائب اطمينان مندرج در «آيين نامه حفاظتي وسايل حمل و نقل و جابجا كردن مواد واشياء در كارگاهها» طراحي، محاسبه وساخته شده و توسط اشخاص ذيصلاح نصب، تنظيم و آماده به كار شوند.
ماده ۲۹
حداكثر ظرفيت بار مجاز و همچنين سرعت كار مطمئن هر وسيله بالابر بايد بر روي لوحهاي نوشته و درمحل مناسبي بر روي دستگاه نصب و مفاد آن دقيقاً رعايت گردد.
ماده ۳۰
قلاب دستگاهها و وسايل بالابر بايد داراي شرايط زير باشد:
الف – مجهز به شيطانك يا ضامن باشد تا مانع جدا شدن اتفاقي بار از آن گردد.
ب–حداكثر باري كهميتوان بهوسيله آن بلندنمود، بهطور واضح بر روي آن حك شده باشد.
ج – در صورتي كه نوع كار ايجاب نمايد، مجهز به دستگيره مناسبي باشد كه بتوان آن را در حالت تعليق،تغيير مكان داده و در وضع مناسب قرار داد.
ماده ۳۱
ميزان حداكثر مجاز بار بدون خطر زنجيرها، كابلها و ساير وسايل بلند كردن و بستن بار بايد بر روي پلاك فلزي درج و به آنها متصل باشد.
ماده ۳۲
دستگاههاي بالابر ثابت از قبيل جرثقيلهاي برجي (Tower Cranes) و وينچها بايد به طور مطمئن در محل نصب خود مهار گرديده ووزنههاي تعادل آنها متناسب با حداكثر ميزان حمل بار محاسبه و درنظر گرفته شود. در مورد جرثقيلهاي برجي، استحكام ومقاومت زمين محل استقرار دستگاه قبل از شروع عمليات نصب و مونتاژ بايد مورد بررسي قرار گيرد. هم چنين نحوه مهار اين دستگاهها بايد به ترتيبي باشد كه در مقابل حداكثر نيروي باد و طوفان در محل، مقاومت كافي داشته باشند.
ماده ۳۳
هر دستگاه بالابر علاوه بر اپراتور يا راننده، بايد داراي يك نفر كمك اپراتور يا علامت دهنده نيز باشد. اين شخص بايد در مورد نحوه علامت دادن با دستها يا وسايل هشدار دهنده و نوع علايم مشخصه ويكنواخت، آموزش لازم را ديده باشد. در مواردي كه به علت محدود بودن ميدان ديد اپراتور و يا هرگونه شرايط و موقعيتهاي خاص، به بيش از يك نفر علامت دهنده نياز باشد، بايد علايم حركت فقط توسط يكي از آنها كه نفر اصلي است، داده شود. اما در عين حال اپراتور بايد از علامت توقفي كه در موارد خطر توسط هر كدام از آنان داده ميشود، تبعيت نمايد.
ماده ۳۴
مسير حركت و محل استقرار جرثقيلها و ديگر وسايل بالابر بايد قبلاً به طور دقيق بازديد و بررسي شود تادر موقع حركت و كار، خطري از طريق برخورد با سيم و كابلهاي برق يا تاسيسات و بناهاي موجود و ياسقوط در محلهاي حفاري شده و غيره، متوجه اپراتور، كارگران و افراد ديگر نشود.
ماده ۳۵
از روي معابر و فضاهاي عمومي مجاور كارگاه ساختماني نبايد هيچ باري به وسيله دستگاههاي بالابرعبور داده شود و چنانچه انجام اين كار اجتناب ناپذير باشد، بايد اين معابر و فضاها با استفاده از وسايل مناسب محصور، محدود و يا مسدود گرديده و هم چنين علايم هشداردهنده موثر از قبيلتابلوها،پرچمهاي مخصوص يا چراغهاي چشمكزن بكاربرده شود.
ماده ۳۶
به رانندگان يا اپراتورهاي دستگاهها و وسايل بالابر نبايد كار ديگري ارجاع شود. همچنين افراد مزبور درهنگام روشن بودن دستگاه و يا آويزان بودن بار، مجاز به ترك و رها كردن دستگاه نميباشند.
ماده ۳۷
راننده يا اپراتور دستگاه بالابر و افراد كمكي و علامت دهنده، در هنگام انجام وظيفه، حق خوردن، آشاميدن و استعمال دخانيات راندارند.
ماده ۳۸
به هيچ وجه نبايد اجازه داده شود كه كارگران بر روي بار مورد حمل سوار شوند و يا براي جابجا شدن از وسايل بالابر استفاده نمايند.
ماده ۳۹
در هنگام بهره برداري از جرثقيلهاي سيار موتوري بايد دقت شود كه جكها به طور صحيح استفاده و درمحل مناسب استقراريابند.
ماده ۴۰
در هنگام باد، طوفان و بارندگي شديد، بايد از كار كردن با دستگاهها و وسايل بالابر خودداري شود.
ماده۴۱
كابين راننده يا اپراتور ماشينآلات راهسازي و ساختماني بايدداراي شرايطزير باشد:
الف – به ترتيبي باشد كه راننده يا اپراتور را در برابر شرايط جوي و گرد و غبار محافظت نموده و نيز ميدان ديد كافي براي او تامين نمايد.
ب – كليه شيشههاي درها و پنجرهها از نوع مقاوم و نشكن باشند.
ج – داراب ركاب و دستگيرهاي باشد كه راننده يا اپراتور بتواند به راحتي و با ايمني كامل سوار و پياده شود.
د – پله و ركاب ترجيحاً مشبك و پنجرهاي باشد تا گل و لاي بر روي آن متراكم نشده و باعث لغزش پاي راننده و اپراتور نگردد. ضمناً از آلوده شدن آن به روغن، گريس يا ساير مواد لغزنده بايد جلوگيري بعمل آيد.
ماده ۴۲
در مواردي كه ميدان ديد راننده يا اپراتور ماشين آلات راه سازي و ساختماني محدود باشد، وجود يك نفر كمك يا علامت دهنده الزامي است.
ماده ۴۳
راننده يا اپراتور قبل از ترك ماشين آلات راه سازي و ساختماني بايد دستگاه را ترمز و در صورت وجود تيغه يا باكت يا خاكبردار، آن راپايين آورده و بر روي زمين قرار داده و دستگاه را خاموش نمايد.
ماده ۴۴
در شرايطي كه به دليل سستي بستر يا ازدياد شيب آن، تعادل دستگاه خاكبرداري به خطر افتد، نبايد آن را به كار انداخت يا مورداستفاده قرار داد.
ماده ۴۵
هنگامي كه ماشين آلات راه سازي و ساختماني در حال كار هستند، ورودي افراد به داخل شعاع عمل آنها بايد ممنوع گردد.
ماده ۴۶
ماشين آلات راه سازي و ساختماني را نبايد شبها در حاشيه جادههاي عمومي متوقف نمود. چنانچه درموارد خاص، اين كاراجتناب ناپذير گردد، بايد اطراف آنها با وسايل مناسب هشدار دهنده از قبيل پرچم قرمز، علايم شبرنگ، چراغ قرمز چشمك زن وغيره، محدود و علامت گذاري شود.
ماده ۴۷
استفاده از ماشين آلات راه سازي و ساختماني در غير از موضوع تعريف شده ممنوع ميباشد.
ماده ۴۸
در هنگام حركت بيل مكانيكي، باكت يا خاك بردار آن بايد خالي از بار باشد، همچنين بوم آن بايد در جهت حركت قرار گيرد.
ماده ۴۹
در موقع تعمير باكت يا خاك بردار بيل مكانيكي يا لودر با تعويض ناخنهاي آن، بايد آن را قبلاً در محل خودمحكم نمود تا از حركت ناگهاني آن و ايجاد حادثه جلوگيري بعمل آيد.
ماده ۵۰
از تيغههاي بولدوزر نبايد به عنوان ترمز استفاده شود، مگر در مواردي استثنايي و اضطراري.
ماده ۵۱
در كارگاههايي كه از ماشين آلات خاك برداري و يا وسايل نقليه موتوري ويژه حمل و جابجايي مصالح ساختماني استفاده ميشود، بايدراههاي ورود و خروج ايمن و مناسب براي آنها ايجاد و نسبت به نصب علايم خطر و هشدار دهنده مناسب اقدام گردد.
ماده ۵۲
در بارگيري و تخليه وسايل نقليه موتوري ويژه حمل و جابجايي مصالح ساختماني بايد نكات زير مورد توجه قرار گيرد:
الف – وزن تقريبي مصالح بار شده از ظرفيت مجاز وسيله نقليه تجاوز ننمايد.
ب – ارتفاع بار از ديوارههاي اطاق بارگيري تجاوز ننمايد و در مواردي كه نوع و وضعيت بار به ترتيبي باشد كه اين امر اجتناب ناپذيرگردد، بايد به وسيله كابل فلزي يا طناب مناسب نسبت به مهار آن به طور مطمئن و ايمن اقدام شود.
ج – مصالحي از قبيل آجر، سنگ و غيره بايد به وسيله برزنت يا توريهاي محكم پوشيده و محفوظ شوند، مگر آنكه ارتفاع بار ازارتفاع ديوارههاي اطاق بارگيري كمتر باشد، در مورد مصالح ريزدانه پوشش بارالزامي است.
د – در هنگام بار زدن قطعات و مصالح سنگين و حجيم از قبيل تيرآهن، قطعات ساخته شده اسكلتهاي فلزي، لولههاي بزرگ وغيره، بايد طوري روي هم چيده شوند كه هنگام تخليه بار و باز كردن ديوارههاي اطاق بارگيري، از لغزش آنها بر روي هم و ايجادحادثه پيشگيري بعمل آيد. هم چنين نحوه بارگيري و توزيع قطعات مذكور در اطاق بارگيري بايد به ترتيبي باشد كه مركز ثقل كاميون را به يك سمت آن متوجه نساخته و تعادل آن در هنگام حركت حفظ شود.
هـ – در بارگيري و تخليه قطعات و مصالح سنگين و حجيمبايد ازوسايلمكانيكياستفاده شود.
و – در موقع باززدن مواد ومصالحي از قبل شن، ماسه، سنگ، آجر، خاك، نخاله و ضايعات ساختماني به وسيله لودر و بيل مكانيكي و يا قطعات و مصالح سنگين و حجيم به وسيله جرثقيل،بايد سرنشينان وسيله نقليه آنرا ترك و تا پايانبارگيريدرمحلمناسبيمستقرشوند.
ز – در هنگام بارگيري يا تخليه نقليه موتوري، بايد علاوه بر استفاده از ترمز دستي، از موانع مناسب از قبيل بلوكهاي چوبي نيزبراي جلوگيري از حركت اتفاقي و مهار وسايل مذكور استفاده شود.
ح – در مواردي كه كار تخليه و بارگيري در محيطهاي بسته انجام ميشود، بايد تهويه لازم و كافي صورت گيرد. در غير اين صورت بايد موتور وسيله نقليه خاموش شود.
ماده ۵۳
دهانههاي سيلوهاي مصالح ساختماني و قيف تغذيه كننده تراك ميكسر و پمپ بتن بايد به وسيله چند ميله عمود بر هم حفاظ گذاري شوند تا از سقوط افراد به داخل آنها جلوگيري بعمل آيد.
ماده ۵۴
كف توقفگاه ماشين آلات سنگين ساختماني و وسايل نقليه موتوري ويژه حمل و جابجايي مصالح ساختماني بايد داراي شرايط زيرباشد:
الف – هموار و حتي الامكان قابل شستشو باشد.
ب – از استحكام كافي برخوردار باشد تا در هنگام زدن جك در زير ماشين آلات و وسايل نقليه موتوري، ازدر رفتن جك و ايجادحادثه جلوگيري بعمل آيد.
ج – مجاري مناسبي در آن پيش بيني شده باشد تا در صورت ريزش يا نشت مواد سوختي، مواد مذكور به چالهها و مخازن قابل تخليه هدايت گردند.
فصل چهارم – وسايل دسترسي موقت (داربست و نردبان)
بخش اول – داربست
تعريف
داربست ساختاري است موقتي شامل يك يا چند جايگاه، اجزاي نگاهدارنده، اتصالات و تكيه گاهها كه در حين اجراي هرگونه عمليات ساختماني به منظور دسترسي به بنا و حفظ و نگاهداري كارگران يا مصالح درارتفاع، مورد استفاده قرار ميگيرد.
مقررات كلي داربستها
ضرورت استفاده از داربست و صلاحيت افراد ذيربط
ماده ۵۵
در كليه عمليات ساختماني كه امكان انجام آنها از روي زمين يا كف طبقات ساختمان و يا با استفاده ازنردبان به طور ايمن و بدون خطر امكان پذير نباشد، بايد از داربست استفاده شود.
ماده ۵۶
برپا كردن، پياده كردن و دادن تغييرات اساسي در داربستها بايد تحت نظارت شخص ذيصلاح و به وسيله كارگراني كه در اين گونه كارها تجربه كافي دارند انجام گيرد.
كيفيت اجزاي داربست
ماده ۵۷
اجزاي داربستها و كليه وسايلي كه در آن بكار ميرود بايد از مصالح مناسب و مرغوب، طوري طراحي، ساخته و آماده شوند كه واجد شرايط ايمني كار براي كارگران بوده و توانايي تحمل چهار برابر بار مورد نظررا داشته باشند.
ماده ۵۸
قطعات چوبي كه در ساخت داربستها بكار ميروند بايستي از كيفيت مرغوبي برخوردار بوده و الياف بلندي داشته باشند. همچنين عاري از هرگونه عيوب و بدون گره، پوسته، كرم خوردگي و پوسيدگي و نيز رنگ نشده باشند.
ماده ۵۹
تختهها و الوارهايي كه در داربست بكار برده ميشوند، بايد در برابر ترك خوردگي محافظت گردند.
ماده ۶۰
وسايلي كه براي ساخت داربستها بكار ميروند بايستي در شرايط خوبي در انبار نگاهداري شوند و از وسايل نامناسب جداگردند.
ماده ۶۱
از طنابهاي ليفي در مكانيهايي كه احتمال آسيب ديدگي اينگونه طنابها وجود دارد، نبايد استفاده شود.
ماده ۶۲
طنابهايي كه با اسيدها يا مواد خورنده و فرساينده ديگر در تماس بودهاند، يا معيوبند نبايد بكار گرفته شوند.
ماده ۶۳
ميخهايي كه براي اتصال اجزاء داربست چوبي بكار برده ميشوند، بايد به اندازه مناسب و تعداد كافي باشند و تا انتها به طوركامل كوبيده شوند نه اينكه نيمه كاره كوبيده شده وسپس خم گردند. هم چنين درداربست نبايد ميخهاي چدني به كار برده شود.
پايداري و استحكام داربست
ماده ۶۴
داربستها بايستي با ضريب اطميناني تا چهار برابر حداكثر بارگيري طراحي شده و به طور ايمن مهارگردند.
ماده ۶۵
بجز داربستهاي مستقل، هر داربستي بايد در فاصلههاي مناسب، در دو جهت عمودي و افقي محكم به ساختمان مهار شود.
ماده ۶۶
هر سازه و هر وسيلهاي كه به عنوان تكيه گاه و جايگاه كار مورد استفاده قرار ميگيرد، بايد طبق اصول فني ساخته شده و پايه محكمي داشته باشد و با مهاربندي مناسبي استوار گردد.
ماده ۶۷
پايههاي داربست بايد به طور مطمئن و محكم مهار شود تا مانع نوسان و جابجايي و لغزيدن داربست گردد.
ماده ۶۸
در داربستهاي مستقل حداقل يك سوم تيرهاي حامل جايگاه، تا پياده شدن كامل داربست بايد در جاي خود باقي بمانند وبرحسب مورد به تيرهاي افقي يا به تيرهاي عمودي به طور محكم بسته شوند.
ماده ۶۹
هرگز نبايد براي تكيه گاه داربست يا ساخت آن از آجرهاي لق، بشكه، جعبه يا مصالح نامطمئن ديگر استفاده شود.
هر يك از بخشهاي داربست بايد طوري متصل و مهاربندي شوند كه در حين استفاده از داربست جابجانشوند.
بازرسي و كنترل داربست
ماده ۷۲
داربست بايد در موارد زير توسط شخص ذيصلاح مورد بازديد و كنترل قرار گيرد تا از پايداري، استحكام وايمني آن اطمينان حاصل وگواهي كتبي صادر گردد.
الف – قبل از شروع به استفاده از آن.
ب – پس از هرگونه تغييرات، تعويض اجزاء و يا ايجاد وقفه طولاني در استفاده از آن.
ج – پس از قرار گرفتن در معرض باد، طوفان، زلزله و غيره كه استحكام و پايداري داربست مورد ترديدباشد.
ماده۷۳
هيچ بخشي از داربست را نبايد پيادهكرد وداربست را درحالتي بجا گذاشت كه بتوان از بخشهاي باقيمانده استفادهنمود. مگرآنكه بخش بجامانده منطبق بااينمقررات باشد.
ماده ۷۴
اگر قسمتي از داربست احتياج به تعمير داشته باشد، نبايد قبل از رفع نقص و تعمير داربست به كارگران اجازه كار كردن بر روي آن داده شود.
ماده ۷۵
بعد از اتمام كار روزانه، بايد كليه ابزار و مصالح از روي داربست برداشته شود.
ماده ۷۶
در موقع پياده كرده داربست بايد مراقبت لازم بعمل آيد كه كليه ميخها از قطعات پياده شده چوبي، كشيده شوند.
استفاده از داربست
ماده ۷۷
در طول مدت استفاده از داربست بايد دائماً نظارت شود تا بار بيش از اندازه و مصالح ساختماني غير لازم روي آن قرار داده نشود.
ماده ۷۸
تا آنجا كه امكان دارد بار روي داربست بايد به طور يكنواخت توزيع گردد، تا از عدم تعادل خطرناك داربست جلوگيري شود.
ماده ۷۹
از داربستها نبايد براي انبار كردن مصالح ساختماني استفاده شود مگر مصالحي كه براي كوتاه مدت وانجام كار فوري مورد نيازباشد.
ماده ۸۰
در مواقعي كه هوا طوفاني است و باد شديد ميوزد كار بايد متوقف گردد تا آنكه تمام احتياطهاي لازم اتخاذ شود.
ماده ۸۱
در مواردي كه روي جايگاه داربست برف يا يخ وجود داشته باشد كارگران نبايد روي آن كار كنند، مگر آنكه قبلاً برف يا يخ از روي جايگاهها برداشته شده و روي آنها ماسه نرم ريخته شود.
ماده ۸۲
در قسمتهايي از كابل يا طناب داربست كه احتمال بريدگي يا سائيدگي ميرود بايد با تعبيه بالشتك از آن محافظت شود.
ماده ۸۳
هنگامي كه در مجاورت خطوط نيروي برق احتياج به نصب داربست باشد، اين كار بايد با رعايت مواد ۲۰ و۲۱ انجام شود.
الف – بخشهاي متشكله داربست به دقت بازرسي شوند و در صورت لزوم به نحو مناسبي به مقاومت آن افزوده شود.
ب – از حركت و جابجايي تيرهاي افقي داخل ديواري جلوگيري شود.
ج – پايههاي عمودي به طور محكمي به بخش مقاوم ساختمان و در محلي كه دستگاه بالابر بايد نصب گردد، متصل و مهار شوند.
ماده ۸۵
هرگاه بهنگام بالا يا پايين رفتن بار امكان برخورد آن با داربست وجود داشته باشد بايد براي جلوگيري از گير كردن بار به داربست،سرتاسر ارتفاع آن در مسير حركت بار، با نردههاي عمودي پوشيده شود.
جايگاه كار
ماده ۸۶
كليه داربستهايي بايد داراي تعداد كافي جايگاه كار باشند.
ماده ۸۷
هي بخشي از جايگاه كار نبايد بر روي آجرهاي لق، لولههاي آب، دودكش و ساير مصالح غيرمطمئن و نامناسب قرار گيرد.
ماده ۸۸
از جايگاه داربست زماني بايد استفاده شود كه ساخت آن به اتمام رسيده و وسايل حفاظتي لازم به طورمناسب نصب شده باشد.
ماده ۸۹
عرض جايگاه كار بايد با نوع كار مناسب باشد و در هر بخش آن گذرگاه بازي به عرض حداقل ۶۰ سانتيمتربدون هرگونه مانع فراهم گردد.
ماده ۹۰
در هيچ موردي عرض جايگاه كار نبايد از اندازههاي زير كمتر باشد:
ب – ۸۰ سانتيمتر ، اگر از جايگاه براي قرار دادن مصالح ساختماني استفاده ميشود.
ج-۱۱۰سانتيمتر، اگر از جايگاهبراي نگاهداري جايگاه يا سكوي بلندترديگرياستفاده ميشود.
د – ۱۳۰ سانتيمتر، اگر از جايگاه براي نصب يا شكل دادن به سنگهاي نماي ساختمان استفاده ميشود.
هـ – ۱۵۰ سانتيمتر، اگر از جايگاه هم براي نگاهداري سكوي بلندتر ديگر و هم براي نصب و شكل دادن به سنگهاي نماي ساختمان استفاده ميشود.
ماده ۹۱
به طور كلي عرض جايگاهي كه با تيرهاي داخل ديواري نگاهداري ميشود، نبايد از ۱۵۰ سانتيمتر بيشترباشد.
ماده ۹۲
يك فضاي خالي بالا سري، حداقل به ارتفاع ۱۸۰ سانتيمتر بايد بالاي جايگاه كار درنظر گرفته شود.
ماده ۹۳
جايگاه هر داربست بايد حداقل يك متر پايينتر از منتهي اليه تيرهاي عمودي قرار گيرد.
ماده ۹۴
الوارهايي كه جزيي از جايگاه كار به شمار ميآيند بايد داراي شرايط زير باشند:
الف – بادرنظر گرفتن فاصله بين تيرهاي تكيه گاه جايگاه، ضخامت آنها ايمني لازم را تامين نمايد. درهيچ موردي ضخامت الوارهااز۵۰سانتيمتر كمتر نبوده و ضخامتها مساوي باشند.
ب – عرض آنها با هم مساوي و حداقل ۲۵ سانتيمتر باشد.
ماده ۹۵
هر الوار كه جزيي از جايگاه كار به شمار ميآيد نبايد بيش از ۴ برابر ضخامت آن از انتهاي تكيه گاه تجاوز نمايد.
ماده ۹۶
الوارها نبايد روي همديگر قرار گيرند تا خطر برخورد پاي كارگران به لبه الوارها و افتادن آنان به حداقل كاهش يابد و نيز جابجايي چرخهاي دستي به آساني صورت گيرد.
ماده ۹۷
الوارهايي كه جزء سكوي كار بشمار ميآيند، بايد حداقل با سه تكيه گاه نگاهداري شوند، مگر آن كه فاصله بين تكيه گاهها وضخامت الوارها به اندازهاي باشد كه خطر شكم دادن بيش از حد و يا بلند شدن سر ديگر تخته در بين نباشد.
ماده ۹۸
جايگاههاي كار بايد به شيوهاي ساخته شوند كه الوارهاي تشكيل دهنده آنها، هنگام استفاده جابجا نشوند.
ماده ۹۹
هر سكو يا جايگاه كه بيش از ۲ متر بالاي زمين يا كف قرار دارد بايد داراي تختهبندي نزديك بهم باشد تاهيچ نوع ابزار، لوازم كار ومصالح از لاي آنها بهپايين سقوط ننمايد. ضمناً استقرار تختهها در امتداد همديگر بشكلي باشد كه برخورد پا به لبه آنها ممكن نگردد.
حفاظ گذاري جايگاههاي كار
ماده ۱۰۰
هر بخشي از جايگاه كار يا محل كاري كه بلندي آن بيش از ۱۲۰ سانتيمتر باشد و امكان سقوط از روي آن وجود داشته باشد، بايدداراي جان پناه با شرايط زير باشد:
الف – حفاظ از جنس مرغوب و مناسب و داراي استحكام كافي باشد.
ب – نرده بالايي بين ۹۰ تا ۱۱۰ سانتيمتر بالاي سطح جايگاه قرار گيرد.
ج – براي جلوگيري از سرخوردن كارگران و يا افتادن مصالح ساختماني و ابزار كار از روي جايگاه، پاخوري در لبه باز جايگاه به بلندي۱۵ سانتيمتر و ضخامت حداقل ۵/۲ سانتيمتر نصب شود.
د – نرده مياني بين پاخور و نرده بالايي قرار داده شود.
هـ – حتي الامكان سرپوش مناسب حفاظتي در لبه خارجي جايگاهها نصب گردد.
ماده ۱۰۱
حفاظهاي نردهاي و پاخورهاي لبه جايگاه داربست بايد در سوي داخلي ستون عمودي مهار شوند.
ماده ۱۰۲
نردهها، پاخورها و وسايل ديگر حفاظتي كه در جايگاه داربست بكار رفتهاند، نبايد از جاي خود برداشته شوند مگر در زماني و درحدي كه براي ورود اشخاص، حمل يا جابجايي مصالح ساختماني لازم است.
ماده۱۰۳
جايگاههايداربستهاي معلقبايد از هر سو داراي حفاظ نردهاي و پاخورباشند، اما:
الف – اگر كار به نحوي باشد كه نتوان حفاظ را با شرايط بند ب ماده ۱۰۰ نصب نمود، ارتفاع حفاظ طرف ديوار را ميتوان ۷۰سانتيمتر اختيار نمود.
ب – اگر كارگران روي سكو يا جايگاه به طور نشسته كار ميكنند، نصب حفاظ و پاخور سمت ديوار الزامي نيست ولي در اين حالت جايگاه بايد مجهز به طناب، كابل يا زنجيرهايي باشد تا كارگران در صورت سرخوردن بتوانند از آن به عنوان دستگيره استفاده نمايند.
ماده ۱۰۴
فاصله بينديوار وجايگاه بايد تا حد امكان كم باشد. مگر در مواردي كهكارگران روي جايگاه به طور نشسته كار ميكنند كه در اين حالت فاصله بين ديوار و جايگاه را ميتوان حداكثر ۴۵ سانتيمتر اختيار نمود.
الف – از مواد مناسبي مانند لولههاي فولادي يا فلز مشابهي كه استقامتي نظير فولاد دارد، ساختار شده باشند.
ب – استحكام كافي براي نگاهداري بار مورد نظر با ضريب اطمينان چهار داشته باشند.
ماده۱۰۶
تمام قطعات عمودي و افقي داربستهاي فلزي لولهاي بايد به طور مطمئني به همديگر متصل شوند.
ماده ۱۰۷
لولههايي كه در داربستهاي فلزي لولهاي بكار ميروند، بايد مستقيم و عاري از زنگزدگي، خوردگي،قرشدگي، و ساير معايب باشند.
ماده ۱۰۸
سرهاي انتهايي لولههاي فلزي بايد صاف باشند تا در مواقع افزايش ارتفاع داربست، نقاط اتكا و اتصال،كاملاً روي همديگر قرار گيرند.
ماده ۱۰۹
لولهها بايد به اندازه و با مقاومت مناسب براي باري كه ميبايد تحمل نمايند، اختيار شوند، و در هيچ موردقطر خارجي آنها كمتر از۵ سانتيمتر نباشد.
پايههاي عمودي
ماده ۱۱۰
پايهها در داربستهاي فلزي لولهاي بايد هميشه در وضعيت عمودي نگاهداري شوند و محل استقرار آنهاروي زمين از استقامت كافي برخوردار بوده و حتي الامكان از كفشكهاي فلزي با سطح اتكاء مناسب برخوردار باشد.
ماده ۱۱۱
اتصالات در پايههاي عمودي بايد به طريق زير باشند:
الف – به تيرهاي افقي يا ساير قطعات مقاوم كه مانع جابجايي آنها شود، اتصال داده شوند.
ب – به تناوب طوري بسته شوند كه اتصالات مجاور در يك سطح نباشند.
ماده ۱۱۲
فواصل بين پايههاي عمودي نبايد از اندازههاي زير تجاوز نمايد:
الف – ۸/۱ متر براي كارهاي سنگين با قابليت تحمل ۳۵۰ كيلوگرم بر مترمربع.
ب – ۳/۲ متر براي كارهاي سبك با قابليت تحمل ۱۲۵ كيلوگرم به مترمربع.
تيرهاي افقي
ماده ۱۱۳
تيرهاي افقي بايد حداقل تا ۳ پايه عمودي ادامه داشته و به طور مطمئن به هر پايه عمودي متصل باشند.
ماده ۱۱۴
اتصالات بين تيرهاي افقي بايد به پايههاي عمودي بسته شده و در طبقات مختلف مستقيماً روي هم قرارنگيرند.
ماده ۱۱۵
فاصله عمودي بين تيرهاي افقي نبايد از ۲ متر تجاوز نمايد.
ماده ۱۱۶
زماني كه جايگاههاي كار از جاي خود برداشته ميشوند، كليه تيرهاي افقي بايد براي حفظ پايداري داربست در محل خود باقي بمانند.
دستكها
تعريف
دستكها بخشي از داربست هستند كه بر روي آنها جايگاه كار قرار دارد. در داربستهايي كه فقط داراي يك رديف پايه هستند، يك سر دستكها در داخل ديوار قرار ميگيرند، اما در داربستهاي كه به وسيله دورديف پايه برپا ميشوند، هر دو سر دستكها بر روي تيرهاي افقي قرار داده ميشوند.
ماده ۱۱۷
در داربستهاي فلزي لولهاي يك دستك بايد كنار هر پايه عمودي قرار گيرد.
ماده۱۱۸
طول هركدام از دستكها درداربستهاي فلزيلولهاي نبايد از۵/۱مترتجاوز نمايد.
ماده۱۱۹
فاصله دستكها براي كارهاي سنگين در داربستهاي فلزي لولهاي نبايد از ۹۰ سانتيمتر و براي كارهاي نيمه سنگين از ۱۱۵سانتيمتر تجاوز نمايد.
ماده ۱۲۰
در حالتي كه يك سر دستكهاي داربست به ديوار ساختمان تكيه دارند، بايد حداقل ۱۰ سانتيمتر در داخل ديوار فرو روند.
مهار كردن داربست
ماده ۱۲۱
داربست بايد به طور مطمئني به ديوار ساختمان مهار شود و نحوه اتصال لولههاي مهار بايد به ترتيب زير باشد:
الف – لولههاي مهار در نقاط برخورد پايهها با تيرهاي افقي به داربست بسته شوند.
ب – انتهاي ديگر لولههاي مهار به بدنه ساختمان به طور محكم بسته شوند.
ج – اولين، آخرين و يكي در ميان از پايهها به وسيله لولههايي به ساختمان مهار شوند.
اتصالات
ماده ۱۲۲
مفاصل و اتصالات داربستهاي فلزي لولهاي بايد:
الف – از جنس فولاد چكش خوار و غيرقابل خورد شدن يا از مواد مشابهي با همان مشخصات و استقامت باشند.
ب – به وسيله قفل و بست يا بوشن و يا سه راهي و چهارراهي بر روي سرتاسر قطعات، به سطوح اتكاء مورد استفاده متصل گردند، به نحوي كه اتصالات هرز نبوده و حركت و لرزش نداشته باشند.
ماده ۱۲۳
اتصالات نبايد باعث تغيير شكل در لولهها شده و يا خود تغيير شكل يابند.
ماده ۱۲۴
اتصالات داراي پيچ و مهره بايد تا آخرين دندانه كاملاً پيچ و سفت شوند.
داربستهاي معلق با راه اندازي دستي
ماده ۱۲۵
تيرهاي پيش آمده بايد:
الف – داراي مقاومت و سطح مقطع كافي براي تامين استحكام و پايداري داربست باشند.
ب – به طور عمودي به نماي خارجي ساختمان نصب گردند.
ماده ۱۲۶
بخش پيش آمده اين تيرها از ساختمان بايد به گونهاي باشد كه در زماني كه جايگاه كار (پلات فورم) درحالت آويزان ثابت مانده،فاصله جايگاه از نماي خارجي ساختمان از ۳۰ سانتيمتر بيشتر نباشد مگر در موارداستثنايي كه در ماده ۱۰۴ به آن اشاره شده است.
ماده ۱۲۷
تيرهاي پيش آمده بايد به وسيله پيچ يا وسايل مشابه به طور مطمئني به اجزاء اصلي ساختمان متصل ومهار شوند.
ماده ۱۲۸
پيچهاي مهار بايد به خوبي سفت شوند و به طور مطمئني تيرهاي پيش آمده را به اسكلت و بدنه ساختمان متصل سازند.
ماده ۱۲۹
در مواقعي كه تيرهاي پيش آمده با كيسههاي شن يا وزنههاي تعادل مهار ميشوند، وسايل فوق بايد به طور اطمينان بخشي به تيرهاي پيش آمده بسته شوند.
ماده ۱۳۰
در انتهاي هر يك از تيرهاي پيش آمده يا هر يك از تيرآهنهاي حمال بايد پيچهاي متوقف كننده نصب شود.
ماده ۱۳۱
طنابهاي آويز بايد:
الف – از الياف مرغوب طبيعي يا مصنوعي يا سيم فولادي تشكيل شوند.
ب – حداقل داراي ضريب اطمينان ۱۰ براي رشتهها و فيبرها و ضريب اطمينان ۶ براي سيم فولادي باشند.
ماده ۱۳۲
طنابهاي آويز بايد دور پوليها و قرقرههاي مناسبي جمع شوند تا جايگاه بتواند به راحتي و به طوراطمينان بخشي بالا و پايين برود.
ماده۱۳۳
طنابهايآويز بايد بهطور مناسبي در مقابل سائيدگي و خوردگي محافظت شوند.
ماده ۱۳۴
طول جايگاههاي كار (پلات فورمهاي) داربستهاي معلق با راه اندازي دستي نبايد از ۸ متر و عرض آنها از۶۰ سانتيمتر تجاوزنمايد.
ماده ۱۳۵
جايگاههاي كار بايد:
الف – به وسيله دو يا چند طناب يا زنجير آويزان باشند، به طوري كه بيش از ۵/۳ متر از يكديگر فاصله نداشته باشند.
ب – به وسيله نردههايي كه بر روي ركابهاي فلزي تكيه دارند، محافظت شده و اين ركابها به طنابها و زنجيرههاي آويز متصل شوند.
ماده۱۳۶
درهيچ زماني طنابمياني نبايدبيشتر از هريك از دوطناب كناري آن كشيدهشود.
ماده ۱۳۷
ركابهاي جايگاه كار (پلات فورم) بايد از زير تختههاي جايگاه عبور كرده و به طور محكم به آنها بسته شوند.
ماده ۱۳۸
بيش از دو نفر كارگر نبايد به طور همزمان بر روي جايگاه داربست معلق با راهاندازي دستي كار نمايند.
ماده ۱۳۹
در مواقعي كه داربست معلق به راه اندازي دستي مورد استفاده قرار نميگيرد، بايد به بدنه ساختمان بسته شود يا به سطح زمين پايين آورده شده و ابزار كار و مصالح از روي آن برداشته شود.
ماده ۱۴۰
داربست معلق با راه اندازي دستي قبل از بكارگيري بايد به وسيله دو بار بارگيري آزمايشي در مسافت كوتاه آزمايش شود.در داربستهاي معلق با راه اندازي دستي كه كارگران بر روي جايگاه آن به طورنشسته كار ميكنند،بايد وسايلي پيش بيني شودكه جايگاه را حداقل در فاصله ۴۵ سانتيمتر بدنه ساختمان نگهدارد تا هنگامتكان خوردن داربست، مانع برخوردزانوهايكارگران باديوار گردد.
داربستهاي معلق با راه اندازي ماشيني
ماده۱۴۲
تيرهاي پيشآمده بايد بامقررات مواد۱۲۵تا۱۲۸ و ماده۱۳۰مطابقتداشته باشند.
ماده ۱۴۳
در داربست معلق با راه اندازي ماشيني نبايد از كيسههاي شن يا وزنههاي تعادل به عنوان وسايل نگهدارنده و مهار تيرهاي پيش آمده استفاده شود.
ماده ۱۴۴
فقط كابلهاي آويز فولادي كه با مقررات ماده ۱۳۱ (ب) منطبق باشند، بايد در داربستهاي معلق با راه اندازي ماشيني بكار برده شوند.
ماده ۱۴۵
طول كابلهاي تعليق بايد به اندازهاي باشد كه در وضعيتي كه جايگاه در پايينترين حد خود قرار دارد،حداقل دو دور كابل روي هر استوانه باقي بماند.
ماده ۱۴۶
انتهاي كابلهاي تعليق بايد به طور مطمئني به وسيله گيرهها يا ساير وسايل موثر به ماشين بالابر بسته شوند.
ماده ۱۴۷
ماشينهاي بالابر داربست بايد طوري ساخته و نصب گردند كه بخش متحرك آنها براي بازرسي به آساني در دسترس باشد.
ماده ۱۴۸
بدنه ماشينهاي بالابر بايد به وسيله پيچها يا وسايل موثر ديگر به طور مطمئني به تكيهگاهها ودستكهاي جايگاه متصل شود.
ماده ۱۴۹
وينچها در داربستهاي معلق بايد:
الف – از نوع متوقف كننده اتوماتيك باشند .
ب – به ضامن، گيره (شيطانك) و يا وسيله قفل كننده موثر ديگر مجهز باشند، به طوري كه جايگاه را بتوان در هر سطحي به طوراطمينان بخشي متوقف نمود و مواقعي كه از كنترل دست رها ميشود، گيره به طور اتوماتيك عمل كند. همچنين زماني كه گيره قبل از پايين آوردن جايگاه، لزوماً از قيد رها ميشود، يك وسيله مناسب ايمني بايد فراهم باشد تا از برگشت وينچ جلوگيري نمايد.
ماده ۱۵۰
شستي يا اهرم راه اندازي ماشين بالابر بايد به ترتيبي باشد كه وقتي فشار دست از روي آن رها ميشود، موتور فوراً متوقف شده و به طور اطمينان بخشي جايگاه را نگهدارد.
ماده ۱۵۱
قسمتهاي متحرك ماشين بالابر بايد حداقل يك بار در هفته بازرسي شود.
ماده ۱۵۲
زماني كه ماشين بالابر جابجا ميشود، بايد قبل از اينكه مجدداً بكار گرفته شود، مورد بازرسي و معاينه كامل قرار گيرد.
ماده ۱۵۳
جايگاههاي كار بايد با مقررات ماده ۱۳۵ منطبق باشند.
ماده ۱۵۴
طول جايگاههاي كار نبايد از ۸ متر و عرض آنها از ۵/۱ متر تجاوز نمايد.
ماده ۱۵۵
در مواقعي كه كارگران بر روي داربستهاي معلق سنگين كار مينمايند، ايمني كابلهاي تعليق بايد به وسيله قفل كردن وينچهايا طرق موثر ديگر تامين گردد.
ماده ۱۵۶
بايد از تكان خوردن يا برخورد داربستهاي معلق به بدنه ساختمان به وسيله قيدها، نردههاي حايل و غيره جلوگيري بعمل آيد.
ماده ۱۵۷
وقتي كه از داربست معلق با راه اندازي ماشيني استفاده نميشود، بايد:
الف – كليه ابزارها و ساير وسايل قابل حمل از روي آن برداشته شوند.
ب – در محل خود به طور اطمينان بخشي ثابت شده و يا به سطح زمين پايين آورده شود.
داربست ديواركوب (Bracket Scaffolds)
تعريف
داربست ديوار كوب تشكيل ميشود از يك سكوي كار كه به شكل بالكن و به وسيله تكيه گاههاي گونيا شكل به بدنه ساختمان متصل و مهار ميگردد.
ماده۱۵۸
تكيهگاههاي داربست ديواركوب بايد داراي مقاومت كافي و از جنس فلز مناسب بوده و به طور اطمينان بخشي به وسيله پيچ ومهره و واشر به بدنه ساختمان مهار گردند.
ماده ۱۵۹
داربست ديواركوب فقط بايد مورد استفاده كارگراني از قبيل درودگران، رنگكاران و برق كاران كه به لوازم و تجهيزات سنگيني احتياج ندارند، قرار گيرد.
ماده ۱۶۰
عرض سكوي كار داربست ديوار كوب نبايد از ۷۵ سانتيمتر بيشتر باشد.
ماده ۱۶۱
تكيه گاههاي داربست ديواركوب بايد به گونهاي طراحي شوند تا حداقل در مقابل ۱۷۵ كيلوگرم بار وارده به قسمت جلو آن مقاومت نمايند.
ماده ۱۶۲
فاصله بين تكيه گاههاي داربست ديواركوب نبايد از ۳ متر تجاوز نمايد.
داربست نردباني
ماده ۱۶۳
داربست نردباني فقط بايد براي كارهاي سبكي به كار روند كه در آنها از مصالح كمي استفاده ميشود و بطور كلي بايد براي انجام كار مورد نظر مناسب باشد (مانند رنگكاري، گچ كاري و امثال آن)
ماده ۱۶۴
نردبانهاي دو طرفهاي كه براي پايههاي داربست نردباني بكار ميروند ضمن آنكه بايد داراي مقاومت واستحكام كافي باشند،بايد داراي يكي از دو شرط زير نيز باشند:
الف – يا در عمقي از زمين فرو رفته باشند كه بادر نظر گرفتن نوع خاك تعيين ميشود.
ب – يا به شيوهاي روي زير پايهايها يا تختههايي قرار داده شوند كه هر دو پايه هر نردبان روي سطح ترازقرار گيرند. همچنين پايههاي آنها به طور محكمي مهار گردند تا از لغزيدنشان جلوگيري شود.
ماده ۱۶۵
در مواردي كه از نردبان دو طرفه براي ايجاد داربست استفاده ميشود نبايد ارتفاع داربست از ۵/۲ متربيشتر باشد همچنين تخته جايگاه بايد در سطح تراز قرار داده شده و از پله سوم بالاي نردبانها بالاتر قرار نگيرد.
ماده ۱۶۶
از داربست نردباني نبايد در هر زمان بيش از يك نفر استفاده نمايند.
بخش دوم – نردبان
ماده ۱۶۷
پايهها و پلههاي نردبان چوبي بايد از چوب مرغوب ساخته شده والياف چوب در جهت طول قطعات باشند.همچنين اجزاء نردبان بايد فاقد هرگونه عيب و ايراد ظاهري از قبيلا ترك، شكستگي و پوسيدگي باشد.
ماده ۱۶۸
پلههاي نردبان چوبي بايد به صورت كام و زبانه به طور محكم به پايهها متصل گرديده باشند از بكار بردن نردبان چوبي كه پلههاي آن فقط به وسيله ميخ و پيچ به پايههاي متصل شده باشند، بايد خودداري گردد.
ماده ۱۶۹
پلههاي نردبان فلزي بايد عاج دار باشند تا از لغزش پا بر روي آنها پيشگيري بعمل آيد.
ماده ۱۷۰
نردبان دو طرفه بايد مجهز به ضامن يا قيدي باشد كه از باز شدن بيش از حد پايهها جلوگيري نمايد. ضمناًدر حالت باز نبايد ارتفاع آن از ۳ متر بيشتر باشد.
ماده ۱۷۱
طول نردبان يك طرفه قابل حمل نبايد از ده متر تجاوز نمايد.
ماده ۱۷۲
پلهها و پايههاي نردبان بايد از مواد روغني و لغزنده عاري باشند.
ماده ۱۷۳
از رنگ كردن نردبان چوبي كه باعث پوشيده شدن نواقص آن ميگردد، بايد خودداري بعملآيد و براي محافظت آن از پوسيدگي،بايد از موادمحافظ شفافاستفاده شود.
ماده ۱۷۴
نردبانهاي فلزي بايد به وسيله ضد زنگ يا مواد مناسب ديگر در مقابل خوردگي و زنگ زدگي محافظت شوند، مگر آنكه از فلزات زنگ نزن از قبيل آلومينيوم ساخته شده باشند.
ماده ۱۷۵
نردباني كه روي يك پايه تك به وسيله اتصال چوبهاي افقي ساخته شود، نبايد مورد استفاده قرار گيرد.
ماده ۱۷۶
دو نردبان كوتاه نبايد بهم متصل و به جاي نردبان بلند بكار برده شوند.
ماده ۱۷۷
از افزودن ارتفاع نردبان به وسيله قرار دادن جعبه يا بشكه و نظاير آن در زير پايههاي نردبان بايد خودداري بعمل آيد.
ماده ۱۷۸
نردبان دو طرفه نبايد با جمع كردن دو ضلع آن بر روي هم، به جاي نردبان يك طرفه بكار برده شود.
ماده ۱۷۹
لولههاي بالاي نردبان دو طرفه بايد در فواصل مناسب روغنكاري شوند تا حركت آنها به آساني انجام و از شكسته شدن آنهاجلوگيري بعمل آيد.
ماده ۱۸۱
در نردبانهاي ثابت براي هر ۹ متر ارتفاع بايد يك پاگرد پيشبيني گردد و هر قطعه از نردبان كه حد فاصل دو پاگرد است بايد به نحوي قرار گيرد كه در امتداد قطعه قبلي نباشد.
ماده ۱۸۲
نردبان نبايد در جلوي دري كه باز ميشود قرار داده شود، مگر آنكه در قبلاً به طور محكم بسته و قفل شده باشد.
ماده ۱۸۳
در جايي كه رفت و آمد زياد است و همچنين در ساختمانهاي بيش از دو طبقه، بايد براي بالا رفتن و پايين آمدن از نردبانهاي جداگانه استفاده شود.
ماده ۱۸۴
از يك نردبان نبايد در هر زمان بيش از يك نفر استفاده نمايد.
ماده ۱۸۵
در هنگام استقرار نردبان، بايد فاصله بين پايه نردبان تا پاي ديوار تقريباً در حدود يك چهارم طول نردبان اختيار شود.
ماده ۱۸۶
در مواردي كه امكان تكيه دادن و استقرار نردبان با شيب مناسب و ايمن وجود نداشته باشد، بايد براي جلوگيري از حركت نردبان،تكيه گاه يا پايه آن به طور محكم بسته و يا مهار شود.
ماده۱۸۷
چنانچه نردبان درمحلي كه احتمال لغزش دارد، قرار داده شود، بايد به وسيله گوه يا كفشكلاستيكي شياردار ياسايروسايل وموانعمشابه، ازلغزش پايهها بررويزمين جلوگيري بعمل آيد. همچنين تكيه گاه نردبان در قسمت بالا نيز بايد داراي استحكام لازم باشد.
ماده ۱۸۸
طول نردبان بايد طوري انتخاب شود كه پس از استقرار صحيح آن، انتهاي فوقاني آن حدود يك متر از كف محلي كه كارگر در آن پياده ميشود،بالاتر بوده و اين قسمت اضافي فاقد پله باشد. ضمناً قسمت اضافي ميتواند فقط داراي يك ضلع باشد.
ماده ۱۸۹
از تكيه دادن نردبان به ستون استوانهاي، از قبيل لوله فلزي يا تيرچوبي و غيره و همچنين نبش ديوار بايدجلوگيري بعمل آيد.
ماده ۱۹۰
كارگران را نبايد به بالا بردن و پايين آوردن بارهاي سنگين يا حجيم به وسيله نردبان وادار نمود.
ماده ۱۹۱
بالا بردن آسفالت يا قيرداغ به وسيله نردبان مجاز نميباشد.
فصل پنجم - تخريب
بخش اول – عمليات مقدماتي تخريب
ماده ۱۹۲
قبل از اينكه عمليات تخريب شروع شود، بايد بازديد دقيقي از كليه قسمتهاي ساختمان در دست تخريب بعمل آمده و در صورت وجود قسمتهاي خطرناك و قابل ريزش، اقدامات احتياطي از قبيل نصب شمع،سپر و حايل و ستونهاي موقتي جهت مهار آن قسمتها بعمل آيد.
ماده ۱۹۳
قبل از شروع كار، جريان برق، گاز، آب و ساير خدمات مشابه با اطلاع و نظارت سازمانهاي مربوطه به طورمطمئن قطع و درصورت نياز به برقراري موقت آنها، اين عمل نيز بايد با موافقت و نظارت سازمانهاي ذيربط و رعايت كليه احتياطات و مقررات ايمني مربوطه انجام گردد.
ماده ۱۹۴
منطقه خطر در اطراف ساختمان در دست تخريب بايد كاملاً محصور و علامات خطر و هشدار دهنده نصب گردد و از ورود افرادغيرمسئول به منطقه محصور شده جلوگيري بعمل آيد.
ماده ۱۹۵
در هنگام شب، مرز منطقه محصور شده بايد با نصب چراغهاي قرمز و يا علايم مشخصه ديگر از قبيل تابلوهاي شبرنگ و غيره مشخص گردد.
ماده ۱۹۶
كليه راههاي ورودي و خروجي ساختمان در دست تخريب به جز راهي كه براي عبور و مرور كارگران و افراد مسئول درنظر گرفته شده، بايد مسدود گردد.
ماده ۱۹۷
كليه شيشههاي موجود در درها و پنجرهها بايد قبل از شروع عمليات تخريب، درآورده شده و در محل مناسبي انبار گردد.
بخش دوم – اصول كلي تخريب
ماده ۱۹۸
عمليات تخريب بايد از بالاترين قسمت يا طبقه شروع و به پايينترين قسمت يا طبقه ختم گردد، مگر درموارد خاصي كه تخريب به طور يكجا و استفاده از مواد منفجره در فونداسيون و از راه دور با رعايت كليه احتياطات و مقررات ايمني مربوطه و كسب مجوزهاي لازم انجام و يا از طريق كشيدن با كابل و واژگون كردن و يا از طريق ضربه زدن با وزنههاي در حال نوسان انجام شود.
ماده ۱۹۹
در مواردي كه عمل تخريب از طريق كشش و واژگون كردن انجام ميشود، بايد از كابلهاي فلزي محكم استفاده شده و كليه كارگران و افراد مسئول در فاصله مناسب و مطمئن و كاملاً دور از منطقه خطر مستقر شوند.
ماده ۲۰۰
در مواردي كه از وزنههاي در حال نوسان براي تخريب استفاده ميشود بايد در اطرافمحل اصابت وزنه، ميدانعملي به عرض۵/۱برابر ارتفاع ساختمان درنظر گرفته شود.
ماده ۲۰۱
وزنههاي در حال نوسان مذكور در ماده فوق بايد به ترتيبي كنترل گردند كه به جز ساختمان در دست تخريب به جاي ديگر اصابت ننمايند.
ماده ۲۰۲
از تخريب قسمتهايي از ساختمان كه باعث تخريب و ريزش ناگهاني قسمتهاي ديگر ساختمان گردد بايدجلوگيري به عمل آيد.
ماده ۲۰۳
در پايان كار روزانه، قسمتهاي دردست تخريب نبايد در شرايط ناپايداري كه در برابر فشار باد يا ارتعاشات آسيبپذير باشند، رها گردند.
ماده ۲۰۴
مصالح و مواد حاصل از تخريب هر قسمت يا طبقه بايد به موقع به محل مناسبي منتقل گردد و از انباشته شدن آن به ترتيبي كه مانع از انجام كار شده و يا استحكام طبقات پايينتر را به خطر اندازد، جلوگيري به عمل آيد.
ماده ۲۰۵
ميخهاي موجود در تيرها و تختههاي حاصل از تخريب بايد بلافاصله به داخل چوب فرو كوبيده و يا كشيده شوند.
ماده ۲۰۶
در صورت لزوم، جهت جلوگيري از پخش گرد و غبار ناشي از تخريب، بايد در فواصل زماني مناسب قسمتهاي دردست تخريب به وسيله آب فشان مرطوب گردد.
ماده ۲۰۷
كليه پرتگاهها و دهانههاي موجود در كف طبقات و ساير قسمتها به استثناء دهانههايي كه براي حمل وانتقال مواد و مصالح حاصل از تخريب و يا لوازم كار مورد استفاده قرار ميگيرند، بايد به وسيله نرده يا حفاظهاي مناسب محصور يا پوشانده شوند.
ماده ۲۰۸
در محوطه تخريب بايد گذرگاههاي مطمئني براي عبور و مرور كارگران درنظر گرفته شود. اين گذرگاهها بايد روشن و فاقد هرگونه مانع باشد.
ماده ۲۰۹
بهاستثناء پلكانها، راهروها و نردبانها و درهايي كه براي استفاده كارگران بكار ميرود بايد كليه راههاي ارتباطي ديگر ساختمان در تمام مدت تخريب مسدودگردد.
ماده ۲۱۰
در محلهاي ورود و خروج كارگران به ساختمان مورد تخريب، بايد راهروهاي سرپوشيده با حداقل سه مترطول و عرض نيم متر بيش از عرض درب ورودي ساخته شود تا از سقوط مصالح بر روي آنان جلوگيري بعمل آيد.
ماده ۲۱۲
كانالهاي چوبي يا فلزي كه براي هدايت مصالح به خارج به كار ميرود چنانچه بيش از ۴۵ درجه شيب داشته باشد بايد از چهارطرف كاملاً مسدود باشد، به استثناي دهانههايي كه براي ورود و خروج مصالح تعبيه گرديده است.
ماده ۲۱۳
دهانه خارجي كانالهاي چوبي يا فلزي بايد مجهز به دريچه محكمي بوده و در هنگام كار به وسيله يك نفر كارگر مراقبت شود و درساير مواقع درب آن مسدود باشد. همچنين در ابتداي كانالهاي مزبور نيز بايدتدابير و احتياطات لازم براي جلوگيري از سقوط اتفاقي كارگران به داخل دهانه ورودي به كار برده شود.
ماده ۲۱۴
محل نگهداري ابزار و وسايل ساختماني و ساختمانهاي موقت كارگران بايد در جايي قرار داشته باشندكه در معرض خطر ريزش و يا سقوط مصالح و مواد حاصل از تخريب نباشند.
بخش سوم – تخريب و برچيدن ديوارها
ماده ۲۱۵
ديوار يا قسمتي از ديوار كه ارتفاع آن بيش از ۲۲ برابر ضخامت آن است، نبايد بدون مهارهاي جانبي آزادبماند.
ماده ۲۱۶
براي خراب كردن و برچيدن ديوارهاي نازك و مرتفع و فاقد استحكام كافي به طريق دستي بايد از داربست استفاده شود.
ماده ۲۱۷
در مواردي كه ديوار از طريق وارد آوردن نيرو و فشار تخريب ميگردد، بايد كليه كارگران و افراد از منطقه ريزش دور نگهداشته شوند.
ماده ۲۱۸
قبل از خراب كردن هر يك از ديوارهاي داخلي يا خارجي بايد سوراخها و دهانههايي كه تا فاصله سه متراز محل تخريب در كف طبقه قرار دارند، به وسيله مصالح مقاوم به ابعاد كافي پوشانده شوند، مگر آنكه درطبقات پايين مطلقاً كارگري كار نكند و ياراههاي ورود به اين طبقات قبلاً مسدود شده باشد.
ماده ۲۱۹
ديوارهايي كه براي نگهداري خاك زمين يا ساختمانهاي مجاور ساخته شدهاند، نبايد تخريب گردند مگر آنكه قبلاً آن خاك برداشته شده و يا ساختمان مربوط به وسيله شمع و سپر محافظت شده باشد.
بخش چهارم – تخريب و برچيدن طاقها
ماده۲۲۰
در طاقهاي ضربي چههنگامي كهسوراخ درآن ايجاد ميشود و چههنگام تخريب آن بايد آجرها و مصالح بين دو تيرآهن تا تكيه گاههاي طاق به طور كامل برداشته شود.
ماده۲۲۱
هنگام تخريب طاق پس از برداشتن قسمتي از طاق، بايد روي تيرآهن يا تيرچهها بهطور عرضي الوارهايي حداقل به ضخامت ۵سانتيمتر و به عرض ۲۵ سانتيمتر به تعداد كافي گذارده شود تا كارگران بتوانند در روي آنها مستقر شده و به كار خود ادامه دهند.
ماده ۲۲۲
هنگام تخريب طاق، بايد طبقه زير آن به طوري مسدود شود كه هيچيك از كارگران نتوانند در آن رفت و آمد كنند.
بخش پنجم – تخريب و برچيدن اسكلت فلزي ساختمان
ماده ۲۲۳
در صورت استفاده از جرثقيل براي پايين آوردن تيرآهنها و قطعات فولادي، مقررات آيين نامه حفاظتي وسايل حمل و نقل و جابجاكردن مواد و اشياء در كارگاهها بايد رعايت گردد.
ماده ۲۲۴
پس از تخريب و برداشتن طاق اگر نصب جرثقيل ساختماني روي تيرآهن ضروري باشد بايد قبلاً به وسيله الوار تمام اطراف محل نصب جرثقيل به جز قسمتي كه براي حمل وسايل و مواد لازم باشد، پوشانده شده و به طرز محكم و مطمئن استقرار يابد.
ماده ۲۲۵
هنگام پايين آوردن تيرآهنهاي بريده شده به وسيله جرثقيل، براي حفظ تعادل و جلوگيري از لنگر بار بايد ازطناب هدايت كننده نيزاستفاده شود.
ماده ۲۲۶
از آويزان شدن كارگران به كابل دستگاههاي بالابر يا استقرار آنان روي تيرآهنهاي در حال حمل بايدجلوگيري بعمل آيد.
ماده ۲۲۷
هنگام استفاده از جرثقيل براي حمل كپسولهاي اكسيژن و استيلن بايد از محفظههايي استفاده شود كه اين كپسولها به طورمطمئن در آن مستقر شده باشند.
ماده ۲۲۸
قبل از بريدن تيرآهن بايد احتياطهاي لازم به منظور جلوگيري از نوسانات آزاد تيرآهن بعد از برش بعمل آيد تا صدمهاي به اشخاص ويا وسايل وارد نيايد.
ماده ۲۲۹
پايين آوردن تيرآهنهاي بريده شده بايد به طور آهسته انجام شود و انداختن آنها از بالا مطلقاً ممنوع است.
ماده۲۳۰
هنگامي كهتخريب ساختمان فلزي بدوناستفاده ازجرثقيل انجامميگيرد،بايدقبل از برداشتن تيرآهنها وستونهاي هر طبقه، كف طبقه بلافاصله زير آن با الوار پوشانيده شود.
بخش ششم – تخريب دودكشهاي بلند، برجها و سازههاي مشابه
ماده ۲۳۱
دودكشهاي بلند، برجها و سازههاي مشابه، نبايد از طريق انفجار يا واژگوني تخريب شوند، مگر آنكه قبلاً محدوده حفاظت شده و مطمئني با وسعت كافي در اطراف آن درنظر گرفته شده باشد.
ماده ۲۳۲
در صورتي كه قرار باشد سازههاي مذكور در ماده ۲۳۱ به طريق دستي تخريب گردد، بايد از داربست استفاده شود.
ماده ۲۳۳
به تناسب تخريب سازههاي مذكور ازبالا به پايين سكوي داربست نيز بايد به تدريج پايين آورده شود، به ترتيبي كه همواره محل استقرار كارگران مربوطه پايينتر از نقطه بالايي سازه بوده و اين اختلاف ارتفاع كمتر از ۵۰ سانتيمتر و بيشتر از ۱۵۰ سانتيمترنباشد.
ماده۲۳۴
از ايستادن و استقرار كارگران دربالاي سازههايمذكور بايدجلوگيري بهعمل آيد.
ماده ۲۳۵
مصالح حاصله از تخريب سازههاي مورد بحث بايد از داخل به پايين ريخته شده و براي جلوگيري از تجمع مصالح بايد قبلاً دريچهاي در پايينترين قسمت سازه جهت تخليه آن ايجاد شود.
ماده۲۳۶
تخليه مصالح مذكور در مادهفوق، فقط بايد پس از توقف كار تخريب انجام شود.
ماده ۲۳۷
در صورت استفاده از بالابر، تكيه گاه آن بايد مستقل از داربست باشد.
فصل ششم – گودبرداري و حفاري
بخش اول – عمليات مقدماتي گودبرداري و حفاري
ماده۲۳۸
قبل ازاينكه عملياتگودبرداري و حفاري شروعشود، اقدامات زير بايد انجام شود.
الف – زمين مورد نظر از لحاظ استحكام دقيقاً مورد بررسي قرار گيرد.
ب – موقعيت تاسيسات زيرزميني از قبيل كانالهاي فاضلاب، لوله كشي آب، گاز، كابلهاي برق، تلفن وغيره كه ممكن است درحين انجام عمليات گودبرداري موجب بروز خطر و حادثه گردند و يا خود دچارخسارت شوند، بايد مورد شناسايي قرار گرفته و درصورت لزوم نسبت به تغيير مسير دائم يا موقت و يا قطع جريان آنها اقدام گردد.
ج – در صورتي كه تغيير مسير يا قطع جريان تاسيسات مندرج در بند ب امكانپذير نباشد بايد به طرق مقتضي از قبيل نگهداشتن به طور معلق و يا محصور كردن و غيره، نسبت به حفاظت آنها اقدام شود.
د – موانعي از قبيل درخت، تخته سنگ و غيره از زمين مورد نظر خارج گردند.
هـ – در صورتي كه عمليات گودبرداري و حفاري احتمال خطري براي پايداري ديوارها و ساختمانهاي مجاور در برداشته باشد، بايداز طريق نصب شمع، سپر و مهارهاي مناسب و رعايت فاصله مناسب و ايمن گودبرداري و در صورت لزوم با اجراي سازههاي نگهبان قبل از شروع عمليات، ايمني و پايداري آنها تامين گردد.
بخ دوم – اصول كلي گودبرداري و حفاري
ماده ۲۳۹
اگر در مجاورت محل گودبرداري و حفاري كارگراني مشغول به كار ديگري باشند، بايد اقدامات احتياطي براي ايمني آنان به عمل آيد.
ماده ۲۴۰
ديوارههاي هر گودبرداري كه عمق آن بيش از ۱۲۰ سانتيمتر بوده و احتمال خطر ريزش وجود داشته باشد، بايد به وسيله نصب شمع، سپر و مهارهاي محكم و مناسب حفاظت گردد، مگر آنكه ديوارهها داراي شيب مناسب (كمتر از زاويه پايدار شيب خاكريزي) باشند.
ماده ۲۴۱
در مواردي كه عمليات گودبرداري و حفاري در مجاورت خطوط راه آهن، بزرگراهها و يا مراكز و تاسيساتي كه توليد ارتعاش مينمايد، انجام شود بايد تدابير احتياطي از قبيل نصب شمع، سپر و مهارهاي مناسب براي جلوگيري از خطر ريزش اتخاذ گردد.
ماده ۲۴۲
مصالح حاصل از گودبرداري و حفاري نبايد به فاصله كمتر از نيم متر از لبه گود ريخته شود. همچنين اين مصالح نبايد در پياده روها ومعابر عمومي به نحوي انباشته شود كه مانع عبور و مرور گردد.
ماده ۲۴۳
ديوارههاي محل گودبرداري و حفاري در موارد ذيل بايد دقيقاً مورد بررسي و بازديد قرار گرفته و در نقاطيكه خطر ريزش بوجودآمده است، وسايل ايمني نصب و يا نسبت به تقويت آنها اقدام گردد.
الف – بعد از يك وقفه ۲۴ ساعته يا بيشتر در كار.
ب – بعد از هرگونه عمليات انفجاري.
ج – بعد از ريزشهاي ناگهاني.
د – بعد از صدمات اساسي به مهارها.
هـ – بعد از يخبندانهاي شديد.
و – بعد از بارانهاي شديد.
ماده ۲۴۴
در محلهايي كه احتمال سقوط اشياء به محل گودبرداري و حفاري وجود دارد، بايد موانع حفاظتي براي جلوگيري از وارد شدن آسيب به كارگران پيشبيني گردد. همچنين براي پيشگيري از سقوط كارگران وافراد عابر به داخل محل گودبرداري و حفاري نيزبايد اقدامات احتياطي از قبيل محصور كردن محوطه گودبرداري، نصب نردهها، موانع، وسايل كنترل مسير، علايم هشدار دهنده وغيره انجام شود.
ماده ۲۴۵
شبها در كليه معابر و پيادهروهاي اطراف محوطه گودبرداري و حفاري بايد روشنايي كافي تامين شود و همچنين علايم هشدار دهنده شبانه از قبيل چراغهاي احتياط، تابلوهاي شبرنگ و غيره در اطراف منطقه محصور شده نصب گردد، به طوري كه كليه عابران و رانندگان وسايل نقليه از فاصله كافي و به موقع متوجه خطر گردند.
ماده ۲۴۶
قبل از قراردادن ماشين آلات و وسايل مكانيكي از قبيل جرثقيل، بيل مكانيكي، كاميون و غيره و يا انباشتن خاكهاي حاصل ازگودبرداري و حفاري و مصالح ساختماني در نزديكي لبههاي گود، بايد شمع، سپر و مهارهاي لازم جهت افزايش مقاومت در مقابل بارهاي اضافي در ديواره گود نصب گردد.
ماده ۲۴۷
در صورتي كه از وسايل بالابر براي حمل خاك و مواد حاصل از گودبرداري و حفاري استفاده شود، بايدپايههاي اين وسايل به طورمحكم و مطمئن نصب گرديده و خاك و مواد مذكور نيز بايد با محفظههاي ايمن ومطمئن بالا آورده شود.
ماده ۲۴۸
هرگاه ديواري جهت حفاظت يكي از ديوارههاي گودبرداري مورد استفاده قرار گيرد بايد به وسيله مهارهاي لازم پايداري آن تامين شود.
ماده۲۴۹
درصورتي كه ازموتورهاي احتراق داخلي درداخل گود استفاده شود، بايد با اتخاذ تدابير فني، گازهاي حاصله از كار موتور به طور موثر از منطقه كار كارگران تخليه گردد.
ماده ۲۵۰
چنانچه وضعيت گود يا شيار به نحوي است كه روشنايي كافي با نور طبيعي تامين نميشود بايد جهت جلوگيري از حوادث ناشي از فقدان روشنايي، از منابع نور مصنوعي استفاده شود.
ماده ۲۵۱
درصورتي كه احتمال نشت و تجمع گازهاي سمي و خطرناك در داخل كانال وجود داشته باشد بايد با اتخاذ تدابير فني و نصب وسايل تهويه، هواي منطقه تنفسي كارگران به طور موثر تهويه گردد. همچنين در صورت تجمع آب در كانال بايد نسبت به تخليه آن اقدام شود.
ماده ۲۵۲
درمواردي كه حفاري در زير پياده روها ضروري باشد، بايد جهت پيشگيري از خطر ريزش اقدامات احتياطي از قبيل نصب مهارهاي مناسب با استقامت كافي انجام و با نصب موانع، نردهها و علايم هشداردهنده، منطقه خطر به طور كلي محصور و از عبور و مرورافراد جلوگيري به عمل آيد.
ماده ۲۵۳
در گودها و شيارهايي كه عمق آنها از يك متر بيشتر باشد، نبايد كارگران را به تنهايي به كار گمارد.
ماده۲۵۴
درحفاري با بيل و كلنگ بايدكارگران بهفاصله كافي ازيكديگر بهكارگمارده شوند.
ماده ۲۵۵
در شيارهاي عميق و طولاني كه عمق آنها بيش از يك متر باشد، بايد به ازاء حداكثر هر سي متر طول، يك نردبان كار گذارده شود.لبه بالايي نردبان بايد تا حدود يك متر بالاتر از لبه شيار ادامه داشته باشد.
بخش سوم – راههاي ورود و خروج به محل گودبرداري و حفاري
ماده ۲۵۶
براي رفت و آمد كارگران به محل گودبرداري بايد راههاي ورودي و خروجي مناسب و ايمن در نظر گرفته شود. در محل گودهاييكه عمق آن بيش از ۶ متر باشد، بايد براي هر شش متر يك سكو يا پاگرد براي نردبانها، پلهها و راههاي شيب دار پيشبيني گردد.اين سكوها يا پاگردها و همچنين راههاي شيب دار وپلكانها بايد به وسيله نردههاي مناسب محافظت شوند.
ماده ۲۵۷
عرض معابر و راههاي شيب دار ويژه وسايل نقليه نبايد كمتر از چهارمتر باشد و در طرفين آن بايد موانع محكم و مناسبي نصبدر صورتي كه اين حفاظ از چوب ساخته شود. قطر آن نبايد از بيست سانتيمتر كمتر باشد.
ماده ۲۵۸
در محل گودبرداري بايد يك نفر نگهبان مسئول نظارت بر ورود و خروج كاميونها و ماشينآلات سنگين باشدو نيز براي آگاهي كارگران و ساير افراد، علايم هشداردهنده در معبر ورود و خروج كاميونها و ماشين آلات مذكور نصب گردد.
ماده ۲۵۹
راههاي شيب دار و معابري كه در زمينهاي سخت (بدون استفاده از تختههاي چوبي) ساخته ميشودبايد بدون پستي و بلندي وناهمواري باشد.
ماده ۲۶۰
افرادي كه در عمليات گودبرداري و حفاري بكار گرفته ميشوند، بايد داراي تجربه كافي بوده و همچنين افراد ذيصلاح بر كار آنان نظارت نمايند.
بخش چهارم – حفر چاههاي آب و فاضلاب با وسايل دستي
ماده ۲۶۱
كليه پيمانكاران چاه كن بايد داراي وسايل و ابزار كار سالم و بدون نقص و همچنين وسايل حفاظت فردي طبق ضوابط آيين نامه حفاظتي حفر چاههاي دستي و آيين نامه وسايل حفاظت انفرادي، به ويژه كلاه ايمني، پمپ هوادهي، چكمه لاستيكي، كمربندايمني و طناب نجات باشند و اين وسايل را در اختياركارگران خود قرار داده و در مورد كاربرد صحيح آن نظارت نمايند.
ماده ۲۶۲
افرادي كه در عمليات حفر چاههاي آب و فاضلاب بكار گرفته ميشوند، بايد داراي تجربه كافي در اين امر بوده و پيمانكاران مربوطه بر كار آنان نظارت نمايند.
ماده ۲۶۳
در انتخاب محل حفر چاه فاضلاب بايد موقعيت چاههاي فاضلاب قديمي مورد توجه قرار گرفته و فاصله چاه جديد با چاه قديم بانظر مهندس ناظر و صاحب كار و يا پيمانكار اصلي صاحب كار به اندازهاي درنظر گرفته شود كه خطر ريزش و مرتبط شدن خودبخوددو چاه وجود نداشته باشد و يا قبل از شروع حفاري، نسبت به تخليه چاه فاضلاب قديمي و پر كردن آن با خاك و شفته يا مصالح مناسب ديگر اقدام گردد.
ماده ۲۶۴
در هر مرتبه ورود مقني به چاه، بايد بررسي لازم از نظر وجود گازهاي سمي و خطرناك و همچنين كمبود اكسيژن بعمل آيد.
ماده ۲۶۵
براي پيشگيري از خطرات و عوارض مربوط به كمبود اكسيژن و وجود گازهاي زيان آور و خطرناك، بايد به وسيله پمپ هوادهي نسبت به تهويه هواي چاه اقدام گردد و چنانچه شرايط كار به نحوي باشد كه اقدام فوق كافي و موثر نباشد، بايد كارگر مقني به ماسك تنفسي با هواي فشرده و لوله خرطومي مجهز گردد.
ماده ۲۶۶
مقني قبل از ورود به چاه بايد طناب نجات و كمربند ايمني را به خود بسته و انتهاي آزاد طناب نجات را دربالاي چاه در نقطه ثابتي محكم نموده باشد.
ماده ۲۶۷
پس از خاتمه كار روزانه، دهانه چاه بايد به وسيله صفحات محكم، مقاوم و مناسب به نحو ايمن پوشانده شده و علامت گذاري شود.
ماده ۲۶۸
دهانه چاه بايد به عمق حداقل ۵/۱ متر با آجر و ملات سيمان طوقه چيني شده و در خاتمه عمليات طوري مسدود و پوشانده شودكه مقاومت كافي در برابر بارهاي وارده و نيز عوامل جوي داشته باشد، همچنين در زمينهايي كه خاك دستي ريخته شده باشد،عمل طوقه چيني بايد بعد از برداشتن خاك دستي انجام شود.
ماده ۲۶۹
لولههاي فاضلاب بايد از طريق گلدان به چاه مرتبط گردند. همچنين گلدان بايد داراي استحكام كافي بوده ونحوه استقرار آن دردهانه چاه به نحوي باشد كه بتواند فاضلاب را به طور عمودي و در امتداد محور استوانه چاه هدايت و از ريزش آب به ديواره چاه جلوگيري نمايد.
ماده ۲۷۰
چنانچه دهانه چاه داراي درب باشد، اين درب بايد مجهز به قفل و بست مناسب و مطمئن باشد.
ماده۲۷۱
براي هرنوع چاه اعم از آب يا فاضلاب بايد لولههواكش مناسب پيشبيني شود.
ماده ۲۷۲
محل چاه بايد در نقشه نهايي ساختمان دقيقاً مشخص باشد. همچنين در خاتمه عمليات ساختماني برروي محلاحداث يا پوشش دهانهچاه نيزبايدعلايممشخصه نصب گردد.
ماده ۲۷۳
در عمليات حفر چاه با وسايل دستي، بايد علاوه بر موارد فوق، مفاد آيين نامه و مقررات حفاظتي حفرچاههاي دستي نيز رعايت گردد.
فصل هفتم – ساخت و برپا نمودن اسكلتهاي فلزي و بتني
ماده ۲۷۴
هنگام برپا نمودن اسكلت فلزي و نصب ستونها، تيرها و خرپاها، تا زماني كه جوشكاري لازم انجام نگرديده و يا حداقل نصف پيچ ومهرهها بسته نشدهاند، نبايد كابل نگهدارنده جرثقيل را از آنها جدا نمود.
ماده ۲۷۵
قبل از نصب تيرآهن بر روي تيرآهن ديگر، تيرآهن زيرين بايد صددرصد پيچ و مهره و يا جوشكاري شده باشد.
ماده ۲۷۶
براي بالا بردن تيرهاي آهن و ساير اجزاء اسكلت فلزي، نبايد از زنجير استفاده شود، بلكه بايد كابلهاي فلزي يا طنابهاي محكم ومناسب با ضرائب اطمينان مندرج در «آيين نامه وسايل حمل و نقل و جابجا كردن مواد واشياء در كارگاهها» بكار برده شود. همچنين براي جلوگيري از خمش بيش از حد كابل فلزي، بايدچوب يا مواد مناسب ديگري در بين تيرآهن و كابل قرار داده شود.
ماده ۲۷۷
تيرها و ستونها بايد بلافاصله پس از نصب و جوشكاري و يا پيچ و مهره شدن از نظر اطمينان به انجام صحيح و كامل كار، مورد بازديد قرار گيرند.
ماده ۲۷۸
هنگام بالا بردن تيرآهن و ساير اجزاء اسكلت فلزي به وسيله جرثقيل، بايد براي جلوگيري از نوسان شديدآنها و ايجاد حادثه، به وسيله چند رشته طناب و به طور دستي، حركت آنها را كنترل نمود.
ماده ۲۷۹
در قسمتهاي مناسبي از اجزاء اسكلت فلزي، بايد نقاط اتصال كافي براي قلاب طناب مهار وداربستهاي معلق پيش بيني شود.
ماده ۲۸۰
در مواقع بارندگي شديد يا وزش بادهاي سخت و يا در مواردي كه به علت ناكافي بودن روشنايي، احتمال خطر حادثه افزايش مييابد، بايد از ادامه عمليات برپايي اسكلت فلزي جلوگيري بعمل آيد.
ماده ۲۸۱
تيرآهنها و ساير اجزاء اسكلت فلزي در هنگام نصب نبايد آغشته به برف، يخ و ساير مواد لغزنده باشند.
ماده ۲۸۲
هنگام برپا نمودن اسكلت فلزي بايد از ورود افراد به داخل منطقه خطر جلوگيري بعمل آيد.
ماده ۲۸۳
جوشكاري الكتريكي اسكلت فلزي به وسيله داربستهاي آويزان كه با كابل نگهداري ميشوند، مجازنميباشد.
ماده ۲۸۴
كابلهاي دستگاههاي جوشكاري الكتريكي بايد داراي پوشش عايق مطمئن و بدون زدگي باشند.
ماده ۲۸۵
كليه اجزاء قالب بتن و هم چنين وسايلي از قبيل جكها، تيرها، شمعها و غيره كه براي پايه گذاري، شمع بندي و مهار كردن قالبها مورد استفاده قرار ميگيرند، بايد واجداستحكام و مقامتكافيبوده و باضريبايمني بارگذاريحداقل۵/۲طراحي و ساختهشوند.
ماده ۲۸۶
قالب بتن بايد قبل از بتن ريزي بازديد و نسبت به استحكام و پايداري كليه اجزاءقالب، مهارها و غيره اطمينان حاصل شود تا در موقع بتن ريزي از فرو ريختن قالب پيشگيري بعمل آيد.
ماده ۲۸۷
در موقع برداشتن قالب بتن بايد از گرفتن كامل بتن اطمينان حاصل گردد و احتياطهاي لازم به منظورحفاظت كارگران از خطراحتمالي سقوط بتن يا قالب بعمل آيد.
ماده ۲۸۸
در قسمتي كه بتن ريخته ميشود، براي جلوگيري از سقوط چرخ دستي يا فرغون به محل بتنريزي، بايددر كناره آن موانعي تعبيه گردد.
ماده ۲۸۹
هنگامي كه كارهاي بنايي در طبقات زيرين انجام ميشود، نصب تيرآهن، انجام كارهاي بتني و غيره درطبقات بالاتر در صورتي مجاز خواهد بود كه سقفهاي مربوطه به طور كامل زده شده باشند.
ماده ۲۹۰
دستگاه بتن ساز بايد مجهز به ضامن باشد تا در هنگام تميز كردن دستگاه، از بكار افتادن اتفاقي آن پيشگيري بعمل آيد.
ماده ۲۹۱
عمليات برپا نمودن اسكلتهاي فلزي و همچنين اجراي سازههاي بتني از قبيل قالب بندي، آرماتوربندي،ساخت و ريختن بتن درقالبها بايد توسط اشخاص ذيصلاح انجام شود.
فصل هشتم – انبار كردن مصالح
ماده۲۹۲
درمواردي كه انباركردن موقت مصالح و نخالههايساختماني درمحل عبور و مرور عمومي يا مجاور آناجتناب ناپذير باشد، اينكار بارعايت دقيق مفاد ماده ۱۱ صورت گيرد.
ماده ۲۹۳
از انبار كردن مصالح ساختماني در نزديكي لبه گودبرداري، دهانه چاه يا هر نوع پرتگاه بايد جلوگيري بعمل آيد.
ماده ۲۹۴
آجر و سفال نبايد با بيش از دو متر ارتفاع انباشته شود و اطراف آن بايد با موانع مناسب محصور گردد.
ماده ۲۹۵
از انباشتن مصالحي از قبيل شن، ماسه، خاك و غيره، در كنار تيغهها بايد جلوگيري بعمل آيد. هم چنين در صورت انباشتن مصالح مذكور در كنار ديوارها، بايد به ترتيبي عمل شود كه فشار بيش از حد به ديوار واردنشود.
ماده ۲۹۶
انبار شن و ماسه و سنگ بايد مرتباً مورد بازديد قرار گيرد تا در اثر برداشتن، موجبات ريزش آنها بر روي كارگران و ايجاد حادثه فراهم نگردد.
ماده ۲۹۷
كيسههاي سيمان و گچ و غيره نبايد بيش از ده رديف روي هم چيده شوند، مگرآنكه از اطراف به وسايل مطمئن مهار گردند و در اين صورت نيز بايد در هر پنج رديف كه روي هم چيده ميشوند، يك كيسه از هر طرف عقب نشيني گردد.
ماده ۲۹۸
هنگام برداشتن كيسهها، هر رديف افقي بايد به طور كامل برداشته شود و سپس از رديف بعدي شروع گردد.
ماده ۲۹۹
برداشتن مصالح انبار شده بايد از بالاترين قسمت شروع گردد.
ماده ۳۰۰
الوارها بايد روي چوبهاي عرضي قرار داده شوند، به طوري كه كاملاً روي زمين قرار نگيرند و چنانچه ارتفاع الوارهاي انبار شده ازيك متر تجاوز نمايد، در ارتفاع هر يك متر بايد الوارهاي عرضي بين رديفها قرارداده شود.
ماده ۳۰۱
تيرهاي آهن بايد با ارتفاع كم طوري روي هم انباشته شوند كه امكان غلطيدن آنها نباشد.
ماده ۳۰۲
ورقهاي فلزي بايد به طور افقي روي هم انباشته شده و ارتفاع آن از يك متر تجاوز ننمايد.
ماده ۳۰۳
هنگام انبار نمودن لولههاي فلزي، بايد طرفين آنها با موانع مناسب مهار گردد تا از غلطيدن آنها و ايجاد حادثه پيشگيري بعمل آيد.
فصل نهم – مقررات متفرقه
ماده ۳۰۴
از كار كردن كارگران بر روي بام ساختمانها در هنگام باد، طوفان و بارندگي شديد و يا هنگامي كه سطح بام پوشيده از يخ باشد،بايد جلوگيري بعمل آيد.
ماده ۳۰۵
از بكار گماردن كارگران بي تجربه و تازه كار بر روي سقفهاي شيب دار بايد جلوگيري بعمل آيد.
ماده ۳۰۶
در هنگام كار برروي سقفهاي پوشيده از صفحات شكننده مانند صفحات موجدار نورگير و يا ورقهاي آزبست – سيمان (ايرانيت)،بايد از نردبانها يا صفحات كراولينگ با عرض حداقل ۲۵ سانتي متر استفاده شود. تعداد نردبانها يا صفحات كراولينگ بايد حداقل دو عدد باشد تا براي جابجا كردن يكي از آنها، نياز به ايستادن بر روي ورقهاي شكننده نباشد.
ماده ۳۰۷
در لبه سقفهاي شيب دار بايد موانع مناسب و كافي جهت جلوگيري از لغزش و سقوط كارگر و يا ابزار كارپيشبيني شود.
ماده ۳۰۸
كارگراني كه بر روي سقفهاي شيب دار با شيب بيش از ۲۰ درجه كار ميكنند بايد مجهز به كمربند ايمني و طناب نجات باشند ودر صورت امكان تورهاي حفاظتي در زير محل كار نصب گردد.
ماده ۳۰۹
ورقهاي مذكور در ماده ۳۰۶ بايد فاقد هرگونه نقص، ترك و شكستگي بوده و فاصله تكيهگاههاي زير آنبه اندازهاي باشدكهصفحات، تحمل بارهاي وارده را داشته باشند.
ماده ۳۱۰
معابري كه براي عبور چرخ دستي يا فرغون ساخته ميشوند، بايد داراي سطح صاف باشند و براي عبورهر فرغون حداقل يك مترعرض منظور شود.
ماده ۳۱۱
از قرار دادن بار، اعمال فشار و تكيه دادن داربست يا نردبان به كارهاي بنايي كه ملات آن هنوز به طوركامل نگرفته و سقف نشده باشد، بايد جلوگيري بعمل آيد.
ماده ۳۱۲
شعلههاي باز، مشعل، كبريت مشتعل و غيره، نبايد در مجاورت دهانههاي مجاري فاضلاب، خطوط اصلي گاز و مجاري مشابه قرار داده شود.
ماده ۳۱۳
نصب پلاك سنگي روي نماي ساختمان فقط در صورتي مجاز است كه به وسيله رول پلاك يا وسايل مناسب ديگر به طور محكم وايمن مهار و از جدا شدن و سقوط آن پيشگيري بعمل آيد.
ماده ۳۱۴
هنگام پوشش كف اطاقها و سالنها با موكت يا مواد پلاستيكي، استعمال دخانيات بايد اكيداً ممنوع وهمچنين كپسولهاي اطفاءحريق مناسب از قبيل نوع پودر شيميايي بايد دردسترس و آماده بكار باشد.
ماده ۳۱۵
قبل از شروع به كار پوشش كف اطاقها و سالنها با موكت يا مواد پلاستيكي، بايد پنجرهها كاملاً باز و ازتهويه طبيعي محل كاراطمينان حاصل شود. ضمناً چنانچه تهويه مصنوعي نيز مورد نظر باشد، بايد مكنده هوا در سمت بيرون پنجره نصب و قبل از شروع كار روشن گردد. استفاده از بنزين و ديگر مواد سريع الاشتعال به عنوان رقيق كننده چسب خطرناك و ممنوع باشد.
ماده ۳۱۶
جكهايي كه در عمليات ساختماني مورد استفاده قرار ميگيرند، بايد كاملاً سالم و بدون نواقصي از قبيل ترك خوردگي، سائيدگي، پيچيدگي، و غيره باشند همچنين حداكثر ظرفيت جك بايد بر روي آن در محل مناسبي به فارسي حك شده و يا به طرق مناسب ديگري مشخص شده باشد.
ماده ۳۱۷
جك نبايد بيش از ميزان حداكثر ظرفيت آن بارگذاري شود.
ماده ۳۱۸
جكي كه نقص فني داشته باشد، بايد به طور مشخص علامت گذاري و از دسترس افراد كارگاه ساختماني خارج گردد.
ماده ۳۱۹
ظرف محتوي قير داغ نبايد در محوطه بسته نگهداري شود، مگر آنكه قسمتي از محوطه باز بوده و تهويه به طور كامل انجام گيرد.
ماده ۳۲۰
براي گرم كردن بشكههاي محتوي قير جامد ، بايد ترتيبي اتخاذ گردد كه ابتدا قسمت فوقاني قير در ظرف ذوب شود و از حرارت دادن و تابش شعله به قسمتهاي زيرين ظرف قير در ابتداي كار جلوگيري بعمل آيد.
ماده ۳۲۱
استفاده از چهارپايههاي كوتاه در عمليات سبك ساختماني و تعميرات جزيي در صورتي مجاز است كه واجد استحكام و سطح اتكاء كافي و مطمئن باشد.
ماده ۳۲۲
بالا كشيدن اجسام سنگين و حجيم از جمله تيرآهن، قطعات فولادي و غيره به صورت دستي باطناب، كابل و غيره مجازنبوده و بايدازبالابرهايمكانيكي مناسباستفاده شود.
ماده ۳۲۳
نقل و انتقال كارگران ساختماني در قسمت حمل بار وسايل نقليه موتوري يا به وسيله ساير ماشين آلات ساختماني مجازنميباشد.
ماده ۳۲۴
كليه مستحدثات موقت كارگاه از قبيل استراحت گاه، ساختمان اداري، انبار مصالح، راههاي ارتباطي به كارگاه و غيره،بايد داراي استحكام و مقاومت كافي باشند.اين آيين نامه مشتمل بر ۹ فصل و ۳۲۴ ماده، به استناد مواد ۸۵ و ۸۶ قانون كار جمهوري اسلامي ايران در جلسه مورخ شورايعالي حفاظت فني مورد بررسي نهايي و تاييد قرار گرفت و در تاريخ ۹/۶/۱۳۸۱ به تصويب وزير كار و امور اجتماعي رسيد.
فصل دوم ـ مقررات عمومي
ماده ۱
رعايت آخرين مقررات ملي ساختمان (مبحث۳) و استانداردهاي معتبر بينالمللي يا ملي و آييننامههاي مصوب شوراي عالي حفاظت فني به منظورمبارزه و پيشگيري از آتشسوزي و حريق در ساختمان كارگاه الزامي است.
ماده ۲
طراحي، نصب و راهاندازي تأسيسات گرمايي و تهويه مطبوع بايد با رعايت آخرين مقررات ملي ساختمان (مبحث۱۴) و استانداردهاي معتبر بينالمللي يا ملي و آييننامههاي مصوب شوراي عالي حفاظت فني انجام پذيرد.
ماده ۳
كارگاههاي صنعتي با توجه به سطح و نوع توليدات خود كه داراي فاضلاب صنعتي و انساني ميباشندبايد داراي مسير جمعآوري مجزا و تصفيهخانههاي مناسب و ايمن منطبق با آخرين مقررات سازمان حفاظت و محيط زيست و آييننامه ايمني در تصفيهخانههاي آب و فاضلاب مصوب شوراي عالي حفاظت فني باشند.
ماده ۴
طراحي، ساخت، نصب و راهاندازي تأسيسات الكتريكي بايد مطابق با آخرين استانداردهاي معتبربينالمللي يا ملي، مقررات ملي ساختمان (مبحث ۱۳) و آييننامه حفاظتي تأسيسات الكتريكي دركارگاهها مصوب شوراي عالي حفاظت فني انجام پذيرد.
ماده ۵
سيستم اتصال زمين ساختمان كارگاه بايد مطابق با آخرين آييننامه ايمني سيستم اتصال به زمين (ارتينگ) مصوب شوراي عالي حفاظت فني و استانداردهاي معتبر بينالمللي يا ملي اجراء گردد .
ماده ۶
نصب و كاربرد كليه علائم و نشانه هاي ايمني و هشداردهنده بايد مطابق با آخرين مقررات ملي ساختمان (مبحث۲۰) و آييننامه علائم ايمني در كارگاهها مصوب شوراي عالي حفاظت فني انجام پذيرد.
ماده ۷
طراحي، ساخت، نصب، راهاندازي، بهرهبرداري، تعمير و نگهداري مولدهاي بخار و ديگهاي آب گرم بايدمطابق با آخرين استانداردهاي معتبر بينالمللي يا ملي و آييننامه حفاظتي مولد بخار و ديگهاي آب گرم مصوب مورخ ۲۰/۹/۱۳۶۲ شوراي عالي حفاظت فني انجام پذيرد.
ماده ۸
شرايط و ضوابط بهداشتي توالتها، رختكن، حمام، يخچال و سردخانه، آب مصارف آشاميدني و بهداشتي،نمازخانه، آشپزخانه و ساير تأسيسات وتسهيلات بهداشتي كارگاه بايد بر اساس آخرين مصوبه آييننامه تأسيسات كارگاه از نظر بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و مقررات ملي ساختمان (مبحث۱۶) باشد.
تبصره در خصوص كارگاههاي موقت از قبيل فعاليت ساختماني، عمراني، فصلي و نظاير آن تأمين تأسيسات و تسهيلات بهداشتي كارگران به نحومطلوب الزامي است.
ماده ۹
نگهداري، ذخيره و انبار نمودن و جابجايي مواد قابل اشتعال و انفجار بايد مطابق با آخرين آييننامههاي حفاظتي مواد خطرناك، مواد قابل اشتعال وانفجار، پيشگيري و مبارزه با آتشسوزي در كارگاهها مصوب شوراي عالي حفاظت فني و ساير قوانين و مقررات مراجع ذيصلاح مرتبط با نوع موادانجام گيرد.
ماده ۱۰
طراحي، ساخت، نگهداري و شرايط ايمني سردخانهها بايد مطابق با آخرين استانداردهاي معتبربينالمللي يا ملي و آييننامههاي مصوب شوراي عالي حفاظت فني باشد.
ماده ۱۱
استفاده از تجهيزات حفاظت در برابر آذرخش (صاعقه) در كارگاههايي كه در ساختمان آنها مواد قابل اشتعال و انفجار توليد و يا ذخيره و انبار ميشود، تانكها، مخازن حاوي بنزين، نفت، روغن و مواد قابل اشتعال ديگر نگهداري ميگردد و يا داراي ساختمان مرتفع يا دودكش بلند يا ساختمان در ارتفاع بالا روي كوه ميباشند مطابق با آخرين استاندارد ملي سازمان استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران الزامي است .
ماده ۱۲
در صورت ايجاد شرايط كار در ارتفاع رعايت آييننامه كار در ارتفاع مصوب شوراي عالي حفاظت فني الزامي است.
ماده ۱۳
مسئوليت رعايت مقررات اين آييننامه بر عهده كارفرما بوده و در صورت وقوع هر گونه حادثه ناشي از كاربه دليل عدم توجه وي به الــزامات قانوني مطابق مواد ۹۵، ۱۷۱ و ۱۷۶ قانون كار رفتار خواهد شده ومتخلف مكلف به جبران خسارت وارده ميباشد.