با ارزشترین داراییهای یک سازمان، منابع انسانی هستند. افرادی که در یک سازمان کار میکنند چه به صورت فردی و چه به شکل گروهی تلاش خود را میکنند تا اهداف سازمان را محقق کنند. مدیریت منابع انسانی رویکردی استراتژیک و منسجم است که فلسفه، استراتژی، سیاستها، فرایندها و برنامههای مرتبط با منابع انسانی را گرد هم میآورد تا تمام نیروهای سازمانی در جهت اهداف سازمان قدم بردارند.
انواع مدلهای مدیریت منابع انسانی توضیح میدهند که چگونه رفتارها و ساختارهای مدیریتی میتوانند بر رفتار کارکنان تأثیر مثبت یا منفی بگذارند. مدل های مختلفی برای مدیریت منابع انسانی ساخته شدهاند که آشنایی با این مدلها و کاربرد مناسبترین آن برای هر سازمانی رمز موفقیت آن سازمان است. اگر شما هم میخواهید مدیریت موفقی در زمینه منابع انسانی سازمانتان داشته باشید، با این مطلب همراه مبنا مشاور باشید.
مدل های منابع انسانی درواقع یک سری تئوری هستند که برای کمک به بهرهوری منابع انسانی در سازمانها تعریف شدهاند. شناخت مدل های مدیریت منابع انسانی به مدیران منابع انسانی و صاحبان کسب و کارها کمک میکند تا بتوانند بهترین شیوه جهتدهی به پرسنل خود را برای حرکت بهسمت اهداف سازمانی انتخاب کنند.
قرن ۲۱ را میتوان قرن ظهور جامعۀ اطلاعاتی مبتنی بر دانش دانست . در چنین جامعهای سازمانها و افراد حاضر در آن، نگرشی متفاوت به موضوعات دارند؛ به همین دلیل باید برای درک صحیح ازمدل های مدیریت منابع انسانی به سراغ انتخاب بهترین شیوه برای HRM یا مدیریت منابع انسانی رفت .
تازه های مدیریت منابع انسانی
چگونه می توان کارکنان را خوشحال کرد؟
براساس نظرسنجيهاي انجام شده و تعداد رسمي بيكاري، طي يك ماه گذشته گروهي به دنبال كاربودهاند و عدهاي هم دست از جستوجو براي يافتن شغل مورد علاقه خود بر داشتهاند و به صورت پارهوقت مشغول شدهاند، اما مايل هستند تمام وقت كار كنند و اين بدان معنا است كه ميزان واقعي بيكاري هنوز در آمريكا بسيار بالا است. نرخ بيكاري در ماه فوريه ۱۵/۹ درصد بود. با افزايش ميزان بيكاري ،كارمندان با وجود احساس نارضايتي سعي ميكنند موقعيت شغلي خود را حفظ كنند. طبق ارزيابي كه از سوي شركت مشاوره انجام و منتشر شده تنها ۴۳ درصد زنان و ۴۲ درصد مردان احساس رضايت كامل ازشغل خود دارند كه تقريبا برابر با سه چهارم است. ۷۰ درصد از زنان و ۶۹ درصد مردان تصميم دارند كه كارفعلي خود را ادامه دهند. شركت مشاوره از ۳۴۰۰ متخصص در ۲۹ كشور دنيا تحقيقات انجام داده است .
يك مشاور اجرايي به منظور حل نارضايتي گسترده كارمندان ، پيشنهاد ميدهد كه شركتها بايد فرهنگ نظارتي بهوجود آورند و از تيمهاي مختلفي كمك بگيرند كه تجارب جديدي دارند و فرصتهايي براي داوطلبين فراهم كنند و افراد را درگير كار كرده و شبكه كارمندان را توسعه دهند.» تمامي اين راهحلها با وجود مبهم بودن عملي به نظر ميرسند. مايكل نورتون، استاد كسبوكار دانشكده هاروارد پيشنهادتخصصيتري دارد. او معتقد است: «بايد به كارمندان اجازه داد تا سرمايه شركت را ببخشند. آقاي نورتون در مقاله جالب خود كه سال گذشته در مجله فوربز به چاپ رسيد به اين موضوع اشاره كرد كه افراد با بخشايش پول خوشحالتر هستند تا اينكه پول را براي خودشان خرج كنند. نورتون كارمندان يك بانك بزرگ وشركت فروش دارويي را بررسي كرد. او تاثير اعطاي مستقيم پاداش نقدي به كارمندان و پرداخت همان مبلغ به آنها را به منظور اهدا به موسسه خيريه مورد مطالعه قرار داد. از گروه استراليايي به نام Karma Currency كمك گرفت كه اين شركت از طريق وب سايت خود مبالغ مجازي را براي كارمندان ميفرستاد و سپس اين امكان را در اختيار آنها قرار ميداد تا سازماني را براي دريافت اهداء خود انتخاب كنند. نورتون با مبالغ پاييني چون ۲۰ دلار آزمايش خود را آغاز كرد و رضايت كارمندان را قبل و بعد از اهداي ارزيابي كرد. او همچنين عملكرد تيمهاي فروش را در شركت داروسازي پيش و پس از واگذاري پول بررسي كرد. شركتها هم فهرستي از ۲۰ تا ۳۰ موسسه خيريه را در اختيار كارمندان قرار دادند. نتايج حاصل از بررسيهاي نورتون شگفتانگيز است. او ميگويد تصميمگيري براي كارمندان فقط سه يا چهار دقيقه طول ميكشد و نظرسنجيهاي قبل و بعد نشان ميدهد كه رضايت كلي كاركنان پس از اهدا به ميزان ۱۵ درصد افزايش داشته است. همچنين فروش توليدات افراد نيز به طور چشمگيري افزايش پيدا كرده است. نورتون ادعا ميكند به ازاي هر ۱۵ يورويي كه كارمندان اهدا ميكنند ۵/۴ يورو از فروش محصولات نصيبشان ميشود. و اما نتيجه: اهداي پول متعلق به شركت تاثير بسيار زيادي بر روحيه كارمندان ميگذارد تا پاداشهايي كه دريافت ميكنند.